علم
علم (واژهای عربی از ریشه علم به معنای آموختن) ساختاری است برای تولید و ساماندهی دانش دربارهٔ جهان طبیعی در قالب توضیحها و پیشبینیهای آزمایششدنی. یک معنای قدیمیتر و نزدیک که امروزه هنوز هم به کار میرود متعلق به ارسطو است و دانش علمی را مجموعهای از آگاهیهای قابل اتکا میداند که از لحاظ منطقی و عقلانی قابل توضیح باشند. (بنگرید به بخش تاریخ و ریشهشناسی)

تاریخ علوم
از عصر کلاسیک علوم به عنوان یک نوع دانش با فلسفه ارتباط نزدیکی داشتند. در اوایل عصر مدرن دو کلمه علم و فلسفه در زبان انگلیسی به جای هم به کار برده میشدند. در قرن ۱۷ میلادی فلسفه طبیعی (که امروز علوم طبیعی نامیده میشود) به تدریج از فلسفه جدا شد. با این حال علم همچنان کاربردی وسیع برای توضیح آگاهیهای مطمئن در مورد یک موضوع داشت. به همین ترتیب هم امروزه در عصر مدرن همچنان برای موضوعاتی همچون علم کتابداری و یا علوم سیاسی به کار میرود.
در عصر مدرن، علم معادل علوم طبیعی و فیزیکی به کار میرود، لذا محدود به شاخههایی از آموختن است که به پدیدههای دنیای مادی و قوانین آنها میپردازد. این هماکنون معنای غالب علم در کاربرد روزمرهاست. این معنای محدودتر از علم که خود بخشی از علم شدهاست، تبدیل به مجموعهای از تعریفهای قوانین طبیعت شده که بر مبنای مثالهای اولیهای همچون قانون کپلر، قوانین گالیله و قوانین حرکت نیوتن بنا شدهاند. در این دوره رایجتر شد که به جای فلسفه طبیعی علوم طبیعی به کار رود. در طی قرن نوزدهم میلادی کلمه علم بیش از پیش مرتبط ب مطالعه منظم دنیای طبیعت شد، شامل فیزیک، شیمی، زمینشناسی و زیستشناسی. این منجر به قرارگیری مطالعات تفکر انسان و جامعه در یک برزخ زبانشناسی شد. که در نهایت منجر به قرارگیری این مطالعات دانشگاهی در زیر عنوان علوم اجتماعی شد. به همین ترتیب هم امروز قلمروهای بزرگی از مطالعات منظم و دانش وجود دارند که زیر سرفصل کلی علم قرار دارند، همچون علوم کاربردی و علوم صوری.
به طور کلی اطلاعات مجموعهای از دادههای خام و پردازش نشدهاست. پردازش اطلاعات، تولید علم میکند، و علمی که روشش تجربی و نتایجش آزمون پذیر و موضوعش جهان خارج باشد، علم تجربی است.
مفهوم دیگر علم در زبان فارسی
علم در زبان فارسی به معنایی متفاوت و عام تر از معادل انگلیسی اش (Science) به کار میرود. در این مفهوم علم معادل هر نوعی از دانش (Knowledge) است. واژه علم در این مفهوم کلی شامل هر نوع آگاهی نسبت به اشیاء، پدیدهها، روابط و غیرهاست، اعم از اینکه مربوط به حوزه مادی و طبیعی باشد و یا مربوط به علوم معنا و ماوراء الطبیعه. در این تعریف قواعد روش علمی برای دستیابی به آن دانش الزامی نیست و علم شامل مجموعهای از آگاهیها، دانشها و معلوماتی است که انسان توانسته از طریق روشهای گوناگون تا به امروز به آنها آگاهی پیدا کند. اصطلاحاتی چون علم اخلاق، علم حدیث و علم ریاضیات نشان دهنده کاربرد این معنا از علم هستند.
در مقابل مفهوم علم بهطور خاص وجود دارد که معادل واژه انگلیسی Science است که از ریشه لاتینی «ساینتیا» به معنای دانستن گرفته شدهاست و متناظر با آن بخشی از دانش بشری است که از طریق روشهای تجربی حاصل شدهاست و قواعد علوم تجربی بر آن حاکم است.
علم از دیدگاه صوفیه
جواد نوربخش (پیر سلسله نعمت اللهی و روانپزشک): صوفیه به علوم ظاهری و رسمی که شرط اصلی آنها تقلید و تکرار است توجهی ندارند، و علومی را اصیل میخوانند که از طریق صفای نفس و تهذیب اخلاق و گشادهدل حاصل میشود.
آنان معتقدند که علم ظاهری موجب شک و تردید میگردد و خود حجاب اکبر است، تنها علمی مفید فایده است که انسان را به حق نزدیک سازد، و لذا علم مورد نظر آنها، علم عشق و حال است، نه دانش قیل و قال.
خواجه عبدالله انصاری:
علم که از قلم آید از آن چه خیزد، علم آن است که حق بر دل ریزد.
علوم نرم
علوم نرم یا دانش نرم (Soft science) به زمینههایی از دانش اطلاق میشود که برعکس علوم سخت، به ریاضیشدن، به صورتی دقیق بیان شدن، قابل تکرار یکسان در تجارب و آزمایشها بودن، و یا عینی و آفاقی (objective) بودن تن نمیدهند.
علوم اجتماعی
علوم اجتماعی به گروهی از رشتههای دانشگاهی گفته میشود که به مطالعهٔ جنبههای اجتماعی انسان میپردازند. علوم اجتماعی بخشی از علوم انسانی است که به بعد اجتماعی انسان می پردازد بر خلاف دیگر علوم انسانی که ممکن است اصلا بعد اجتماعی انسان برایش مهم نباشد مثل دانش روان شناسی .
بر خی از علوم اجتماعی عبارتند از:
۱.جمعیت شناسی
۲.جامعه شناسی
۳.مردم شناسی
۴.علوم سیاسی
۵.جغرافیای انسانی
۶.اقتصاد
۷.مدیریت
۸.علوم ارتباطات اجتماعی {{سخ}
دانششناسی
واژه دانششناسی نخستین بار توسط دکتر هوشنگ ابرامی به کار برده شد. دکتر ابرامی واژه دانششناسی را برای رشته علوم کتابداری و اطلاعرسانی به کار برد. در واقع، سه رکن اصلی دانششناسی عبارتاند از:
داده ماده خام اطلاعات
اطلاعات ماده خام دانش
دانش که در رأس هرم قرار دارد.
بر این اساس علم "دانششناسی" با سه عنصر داده، اطلاعات و دانش سرو کار دارد. به عبارت دیگر، دانششناسی به بحث و بررسی پیرامون دانش و عناصر سازنده آن یعنی داده و اطلاعات میپردازد.
مدیریت دانش
مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی(به انگلیسی: Knowledge management - KM) به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. مدیریت دانش شامل یک سری استراتژی و راهکاربرای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش وتطبیق بینش ها و تجارب در سازمان می باشد.برنامه اجرایی مدیریت اندوختههای علمی بر این دو جزء اصلی بنا میشود:
فرآیندهایی که این اندوختهها را مدیریت میکنند،
ابزار و تمهیداتی که دسترسی به این سرمایههای علمی را آسان میکنند.
واژهگزینی
در زبان فارسی تا به حال اصطلاح «مدیریت دانش» برای Knowledge Management متداول بوده است. در زبان انگلیسی میان Science و Knowledge تفاوت وجود دارد. Knowledge به تمامی آگاهی ها و مهارتهایی گفته می شود که از آزمایش و آموزش به دست آمده است. در حالیکه Science به کوشش عملی و هوشمندانه ای گفته می شود که از راه مشاهده و آزمایش به مطالعه ی منظم رفتار و ساختار جهان طبیعی و دیدنی می پردازد.(فرهنگ لغت آکسفورد) بنابراین واژه ی دانش را به جای Knowledge و واژه ی دانشگری را به جای Science می توان پیشنهاد کرد.
در این متن، به جای استفاده از واژه دانش در مقابل Knowledge، گاهی از واژه دانایی استفاده شدهاست.البته واژه دانایی معانی خاص خودش را در حوزههای گوناگون دیگر همچون فلسفه، روانشناسی و جامعهشناسی نیز داراست. ازآنجا که تحقیقات کاربردی در حوزه مدیریت دانایی نسبتاً جدید است، در این خصوص تعریف خاص و دقیقی که مورد قبول محققین قرار گیرد وجود ندارد. آنچه مسلم است آن که میتوان با آشنایی با تعاریف گوناگون، ابعاد و مصادیق این امر را بیشتر شناخت و آن را بهتر به کار گرفت.
داده، اطلاعات، دانش
برای تعريف مديريت دانش بايد چندين واژه تعريف شود. ابتدا از دادهها صحبت میكنيم. دادهها منبع حياتی به شمار میروند كه با بهرهبرداری صحيح از آنها میتوان دادهها را به اطلاعات بامعنی تبديل نمود. بدين ترتيب اطلاعات میتوانند به دانش و در نتيجه حكمت تبديل شوند. به عبارتی میتوان از واژگان فوق نتيجه گرفت كه :
مجموعهای از دادهها، اطلاعات را تشكيل نمیدهد.
مجموعهای از دانش، حمكت را تشكيل نمیدهد.
مجموعهای از حمكت، حقيقت را شكل نمیدهد.
در واقع، اطلاعات، دانش و حكمت، بيش از مجموعههای فوق هستند و به نوعی كل آنها از هم افزايی اجزا تشكيل میشوند، نه جمع جبری اجزا. ابتدا از دادهها آغاز میكنيم، دادهها نقاط بیمعنی در فضا و زمان هستند كه هيچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. دادهها شبيه رويداد حرف يا كلمهای خارج از زمينه میباشند. در اينجا به "خارج از زمينه" اشاره نموديم. خارج از زمينه بدين معنا است كه دادهها هيچگونه رابطهای با هيچ چيزی ندارند.
مجموعهای از دادهها، اطلاعات را نمیسازد. زيرا در اين مجموعه دادهها با يكديگر هيچگونه رابطهای ندارند. برای اينكه بتوان از مجموعهی دادهها، اطلاعات را نتيجه گرفت بايد رابطهی بين دادههای مختلف را درك كرد. در واقع اطلاعات از درك ارتباط بين قطعات مختلف دادهها حاصل میشود، در حالي كه اطلاعات برگرفته از درك ارتباط بين دادههای مختلف است اما نمیتواند دادهها را توصيف كند تا نحوهی تغيير دادهها را با مرور زمان تشخيص دهد. اطلاعات ماهيت ايستا و خطی دارد. در اينجا از واژهی ديگری به نام رابطه صحبت كرديم. الگو فراتر از رابطه است. الگو رابطهی روابط است اگر در برگيرندهی سازگاری و جامعيت روابط میباشد و بر قابليت تكرار و پيشبينی اشاره دارد. اينك، الگو میتواند به طور بالقوه دانش را نشان دهد. دانش زمانی شكل میگيرد كه فرد بتواند الگوها و معنایشان را درك نمايد. الگو به زمينهی اطلاعات وابسته نيست. بلكه خود زمينهسازی میكند (self-contextualize). نمايانگر دانش سطح بالايی از اطمينان و پيشبينی را فراهم میآورد و به ندرت ماهيت ايستايی دارد. حكمت زمانی شكل میگيرد كه فرد با اصولی كه الگوها را میسازند، آشنا باشد. اين اصول سراسری و كاملاً مستقل از زمينه هستند. پس به طور خلاصه میتوان گفت:
اطلاعات به توصيف، تعريف يا ديدگاه (چه، چه كسی، چه هنگام، كجا) وابسته است.
دانش در برگيرندهی استراتژی، عمل، متد يا شيوه (چگونگی) است.
حكمت، بينش، اصول ، اخلاق (چرايی) را شامل میشود.
مدیریت دانش و خدمت مرجع
یکی از شاخههای فرعی اقتصاد دانش است؛ مدیریت دانش، کاملاً یک مفهوم و روش جدید مدیریت را معرفی می کند. این مفهوم بر تبدیل موهبتهای عقلانی کارکنان و سازماندهی نیروهای سودمند درونی اعضاء کارکنان – نیروی رقابت و ارزش جدید- عمل می کند. مدیریت دانش بر پیوند اطلاعات با اطلاعات، اطلاعات با فعالیتها و اطلاعات با فرد- برای تحقق اشتراک دانش ( از قبیل دانش ضمنی و دانش صریح) توجه دارد. و با مدیریت اطلاعات کاملا متفاوت است. کارکردهای سنتی کتابخانه؛ گردآوری، پردازش، اشاعه، ذخیره سازی، بهره برداری از اطلاعات مدرک به منظور فراهم آوردن خدمت برای جامعه است. در دوره اقتصاد دانش، کتابخانه به عنوان گنجینه دانش بشری، سهیم شدن در پیشرفت دانش و حلقه ارتباطی مهم در زنجیره پیشرفت دانش خواهد بود. در قرن بیست و یکم کتابخانهها بطور اجتناب ناپذیری با موضوع جدید مدیریت دانش مواجه خواهند بود. مدیریت دانش در کتابخانهها می باید بر پژوهش و توسعه دانش، ایجاد پایگاه دانش، مبادله و اشتراک دانش بین کارکنان کتابخانه ( از جمله کاربرانش)، آموزش کارکنان کتابخانه، تسریع پردازش صریح از دانش غیر صریح و تحقق اشتراک آن تمرکز کنند. تعریف مدیریت دانش: مدیریت دانش رویکرد نظام مند یافتن، درک کردن و استفاده از دانش برای دستیابی به اهداف سازمانی است و از طریق کاهش زمان و هزینهٔ آزمایش و خطا یا تکرار، ایجاد ارزش میکند.
تعاریف گوناگون
برای تعریف دانایی باید چندین واژه تعریف شود. ابتدا از دادهها صحبت میکنیم. دادهها منبع حیاتی به شمار میروند که با بهرهبرداری صحیح از آنها میتوان دادهها را به اطلاعات بامعنی تبدیل نمود. بدین ترتیب اطلاعات میتوانند به دانایی و در نتیجه حکمت تبدیل شوند. در واقع اطلاعات، دانایی و حکمت، بیش از مجموعههای فوق هستند و به نوعی کل آنها از هم افزایی اجزا تشکیل میشوند، نه جمع جبری اجزا.
دادهها نقاط بی معنی در فضا و زمان هستند که هیچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. دادهها شبیه رویداد حرف یا کلمهای خارج از زمینه (بدون رابطه) میباشند. دانایی مجموعهای از شناختها و مهارتهای لازم برای حل مسئلهاست، لذا اگر اطلاعاتی که در دست است بتواند مشکلی را حل کند میتوان گفت دانایی وجود دارد. ضمن اینکه دانایی باید امکان تبدیل به دستورالعمل اجرائی و عملی شدن را داشته باشد. «نوناكا» بر اين اعتقاد است كه دانش ضمني كاملا شخصي بوده، رسمي كردن آن بسيار مشكل است، از اين رو انتقال آن به ديگران به آساني موثر نيست.(مهدی زاده ملاباشی، تورج ، "سنجش جایگاه دانش سازمانی در زنجیره ارزش سازمانهای استراتژی محور"، 1388)
مفهوم مدیریت دانش
مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیتها است که برای مدیریت، مبادله، خلق یا ارتقای سرمایههای فکری در سطح کلان به کار میرود. مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان میشود. مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که بعنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیریهای پویا به صورت کارا و موثر قادر میسازد. علل پیدایش مدیریت دانش:
۱- دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی که سرمایههای یک سازمان اساسا سرمایههای قابل لمس و مالی بودند(امکانات تولید، ماشین، زمین و غیره) به سمت سازمانهایی که دارایی اصلی آنها غیرقابل لمس بوده و با دانش، خبرگی، توانایی و مدیریت برای خلاق سازی کارکنان آنها گره خوردهاست.
۲- افزایش فوق العاده حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات به طور کلی ارزش دانش را افزوده است؛ زیرا فقط از طریق دانش است که این اطلاعات ارزش پیدا میکند، دانش همچنین ارزش بالایی پیدا میکند. زیرا به اقدام نزدیک تر است. اطلاعات به خودی خود تصمیم ایجاد نمیکند، بلکه تبدیل اطلاعات به دانش مبتنی بر انسانها است که به تصمیم و بنابراین به اقدام میانجامد.
۳- تغییر هرم سنی جمعیت و ویژگیهای جمعیت شناختی که فقط در منابع کمی به آن اشاره شدهاست. بسیاری از سازمانها دریافتهاند که حجم زیادی از دانش مهم آنها در آستانه بازنشستگی است. این آگاهی فزاینده وجود دارد که اگر اندازه گیری و اقدام مناسب انجام نشود، قسمت عمده این دانش و خبرگی حیاتی به سادگی از سازمان خارج میشود.
۴- تخصصی تر شدن فعالیتها نیز ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازمانی و خبرگی به واسطه انتقال یا اخراج کارکنان را بهمراه داشته باشد.
در بدو امر به مدیریت دانش فقط از بعد فن آوری نگاه میشد و آن را یک فناوری میپنداشتند. اما به تدریج سازمانها دریافتند که برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان، چیزی ماورای مدیریت اطلاعات موردنیاز است. انسانها در مقابل بعد فناوری و الکترونیکی، در مرکز توسعه، اجرا و موفقیت مدیریت دانش قرار میگیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از مفاهیم مشابهی چون مدیریت اطلاعات است.
راهبردهای مدیریت دانش
مدیریت کلان جهت کارآمدی زیرسیستمهای خود میبایست ماهیت، اصول و ابعاد مدیریت دانش را بشناسد. راهبردهایی که ماهیت و توانایی متفاوت مدیران را منعکس مینماید عبارتنداز
۱- راهبرد دانش بعنوان راهبرد کسب وکار که روشی جامع و با وسعت سازمانی برای مدیریت دانش است، که بیشتر بعنوان یک محصول در نظر گرفته میشود.
۲- راهبرد مدیریت سرمایههای فکری که بر بکارگیری و ارتقای سرمایههایی که از قبل در سازمان وجود دارند، تاکید دارد.
۳- راهبرد مسئولیت برای سرمایه دانش فردی که از کارکنان حمایت و آنها را ترغیب میکند تا مهارتها و دانش خود را توسعه دهند و دانش خود را با یکدیگر درمیان گذارند.
۴- راهبرد خلق دانش که بر نوآوری و آفرینش دانش جدید از طریق واحدهای تحقیق و توسعه تاکید میکند.
۵- راهبرد انتقال دانش که بعنوان بهنرین فعالیت در بهبود کیفیت امور و کارایی سازمان مورد توجه قرار گرفتهاست.
۶- راهبرد دانش مشتری- محور که با هدف درک ارباب رجوع و نیازهای آنها بکار گرفته میشود تا خواسته آنها به دقت فراهم شود.
تعریف مدیریت دانایی
تحقیق در ادبیات مدیریت، نشان میدهد که هیچ تعریف مورد توافقی از مدیریت دانایی وجود ندارد. تعاریف عمدتاً بر قابلیتهای سازمانی در خصوص تولید ثروت از داراییهای داناییمدار متمرکز هستند. و نقش مدیریت دانایی، اکتساب، جمعآوری و استفاده از دانایی فنی سازمانی و درسهای آموخته شدهاست.
کمی بیش از ده سال از عمر ابداع مفهوم کلی مدیریت دانایی میگذرد و در این مدت، تعاریف گوناگونی در این خصوص ارائه گردیده که هر یک ابعادی از این موضوع را نمایش میدهند. در ذیل به بیان مهمترین این تعاریف میپردازیم:
مدیریت دانایی فرآیند سیستماتیک منسجمی است که ترکیب مناسبی از فناوری های اطلاعاتی و تعامل انسانی را به کار می گیرد تا سرمایه های اطلاعاتی سازمان راشناسایی، مدیریت وتسهیم کند.این دارایی ها شامل پایگاه های اطلاعاتی، اسناد، سیاست ها، و رویه ها می شود. علاوه براین هم شامل دانش آشکار وهم دانش ضمنی کارکنان را دربر میگیردو از روش های متنوع و گسترده برای تصرف، ذخیره سازی و تسهیم دانش در داخل یک سازمان استفاده می کند.1
مدیریت دانایی، کسب دانایی درست برای افراد مناسب در زمان صحیح و مکان مناسب است، بهگونهای که آنان بتوانند برای دستیابی به اهداف سازمان، بهترین استفاده را از دانایی ببرند.
مدیریت دانایی، بنایی سنجیده، صریح و اصولی برای تجدید و استفاده از دانایی در جهت افزایش تأثیر و بازگشت دانایی مربوط به سرمایه دانایی است.
تعریف مدیریت دانایی، اغلب به حوزههای تخصصی نویسندگان مقالات وابستهاست. مدیریت دانایی را به صورت فرآیند مستمر اطمینان از توسعه تجربی سازمانها در جهت بهبود قابلیت حل مشکلات سازمانی، و حمایت از مزیت رقابتی تعریف میکنند. مدیریت دانایی را به عنوان قابلیت خلق ارزش افزوده از طریق داراییهای ناملموس سازمانی تعریف میکنند.Waltz عقیده دارد که مدیریت دانایی، به محدودههای سازمانی، فرآیندها و فناوریهای اطلاعاتی مختلفی مربوط است که برای دستیابی، خلق و نشر دانایی جهت تحقق مأموریت سازمانی، اهداف کسب و کار و استراتژیها به کار گرفته میشوند
فرایند خلق، انتشار وبکارگیری دانش بمنظور دستیابی به اهداف سازمانی.
فلسفهای که شامل مجموعهای از اصول، فرایندها، ساختارهای سازمانی وفن آوریهای بکار گرفته شده که #افراد را بمنظور اشتراک و بکارگیری دانششان جهت مواجهه با اهداف آنها یاری میرساند
مدیریت دانایی مجموعه فرایندهایی است که خلق، نشر و کاربری دانایی راکنترل میکنند.
مدیریت دانایی، رسمی سازی و دسترسی به تجربه، دانایی و دیدگاههای استادانه را که قابلیتهای جدید، قدرت کارایی بالاتر، تشویق نوآوری و افزایش ارزش مشتری را در پی داشته باشند، هدف قرار میدهد.
مدیریت دانایی، دانستن ارزش دانایی، فهم اطلاعات سازمان، استفاده از سیستمهای تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به منظور حفظ، استفاده و کاربرد دوباره دانایی میباشد.
مدیریت دانایی شامل فرایند ترکِب بهینه دانش و اطلاعات در سازمان و ایجاد محیطی مناسب بمنظور تولید، اشتراک و بکارگیری دانش وتربیت نیروهای انسانی خلاق و نوآور است.
مدیریت دانایی، مدیریت اطلاعات و داده به همراه مهار تجربیات ضمنی و نهایی افراد جهت تسهیم، استفاده و توسعه توسط سازمان است که به بهرهوری بیشتر سازمان منجر میگردد.
مدیریت دانایی به مثابه چتری است که مباحث متعدد مربوط به ارزش دانایی به عنوان یک عامل تولیدی را در بر میگیرد.
مدیریت دانایی، فرایند کشف، کسب، توسعه و ایجاد، نگهداری، ارزیابی و بکارگیری دانایی مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند میان منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی صورت پذیرد.
دانایی صریح و ضمنی
تحقیقات بسیاری نشان میدهد که تنها ۲۰٪ دانایی آشکار و واضح (Explicit) و ۸۰٪ مابقی تلویحی و نهفته (Tacit or implicit) است. مفاهیم مربوط به این دو نوع دانایی و صفات و ویژگی های آ نها را در تعاریف زیر بهتر میتوان دریافت:
دانایی صریح
دانایی است که وضوح کافی برای درک آن وجود دارد. دانای صریح، دانایی است که قابل کد شدن است. منظور از کد، هر گونه کد، اعم از کد نوشتاری، گفتاری، رفتاری و... است. مصادیق این نوع از دانایی، کتاب، مقاله، سخنرانی، روشهای مدون سازمانی و سایر مستندات مشابه، میباشد.....
دانایی تلویحی
چنین دانایی به سه دلیل از شفافیت و وضوح کافی برخوردار نیست:
توانایی تشریح و تعریف دانایی وجود دارد ولی هنوز به عنوان یک دانایی عرضه و معرفی نشدهاست.
توانایی تشریح و تعریف وجود دارد، اما اراده و قصد آن وجود ندارد.
توانایی تشریح دانایی وجود ندارد.
معمولاً باید این نوع دانایی را در درون اذهان انسانها، رویههای سازمان، و نیز در اندوختههای فرهنگی جوامع گوناگون مستتر یافت. هرچند که مدیریت دانایی ضمنی، به مراتب مشکلتر از دانایی آشکار است، اما ارزش آن در کسب مزیت رقابتی در سازمان، بیشتر میباشد.
فواید مدیریت دانش
بیش از آنکه به فواید مدیریت دانش در دنیای امروز بپردازیم، بایستی به ضرورت آن فکر کنیم. مدیریت دانش در سازمانهای ما یک ضرورت است،چراکه ما هر روزه در حال تولید دانشها، تجربهها و نکات طلایی جدید هستیم که ممکن است بارها در گذشته تولید شده یا در آینده مجددا مورد نیاز باشد. این گنجینهها به سادگی از دست میروند و با جابهجاییها و خروج افراد دیگر به دست نمیآیند. پس مدیریت دانش یک ضرورت برای ادامه حیات سازمان است. اما میتوان فواید آن را به صورت زیر، فهرست وار عنوان نمود:
- جلوگیری از تولید مجدد تجربهها و دانشها و صرف صحیح هزینه برای بهبود آنها و نه بازتولید آنها؛
- کاهش خطاهای ناشی از عدم دسترسی به تجارب قبلی؛
- افزایش تعلق سازمانی و مطلوبیت برای پرسنل به جهت ملموس شدن تولیدات دانشیشان در سازمان و ارتباط موثر بین پرسنل و بهبود روابط؛
- شناسایی نقاط ضعف دانش سازمان و سرمایهگذاری آگاهانه روی آنها؛
نکات مهم در موفقیت بهرهگیری از مدیریت دانش
به منظور موفقيت فرايند مديريت دانش توجه به موارد زير ضروری است:
قابليت اتصال: تكنولوژی به تنهايی برای موفقيت رويكرد مديريت دانش كافی نيست. اما میتواند زيرساخت مناسبی برای به اشتراك گذاشتن دانش و فعالساز مهمی باشد. دسترسی همهی بخشهای سازمان به معمار مديريت دانش، برنامههای مبتنی بر وب، بخشهای سيار، ابزارهای دادهكاوی (data mining)، پيشنیازهای پشتيبان زيرساخت مديريت دانش هستند. تكنولوژی رفتارهای جديد دانشی را فعال میسازد.
محتوا: در ابتدا، سازمان بايد مميزی دانش را انجام دهد تا نقاط درونی و بيرونی تأثيرگذار بر دانش را شناسايی كند. نيروهای درونی و بيرونی تأثيرگذار بر دانش اشكال مختلفی دارند مانند: دانش مشتری يا ظهور رسانههای جديد.
اجتماع: مديريت دانش موفق به اجتماع عملكردها يا گروهی از افرادی كه در درون سازمان همكاری دارند، وابسته است. اين افراد در مراحل مختلف نظير آمادهسازی، راهاندازی، انجام عمليات و كسب نتيجهی نهايی با يكديگر تعامل دارند.
فرهنگ: پشتيبانی و حمايت مديريت ارشد، همسويی عقايد، اعتماد، انگيزش اجزاء اصلی فرهنگ مديريت دانش به شمار میروند و توجه مستمر به اين اجزا ضروری است. به عبارتی شما بايد به اطلاعاتی كه از همكاران دريافت میكنيد، اعتماد داشته باشيد و اطلاعاتی كه همكار ديگر از شما دريافت میكند با توجه به اعتمادی كه به كار شما دارد، ارزشمند خواهد بود و اگر اين روند استمرار يابد موفقيت مديريت دانش را سبب میشود.
تعاون: جريانهای كاری در سازمانهای دانش بسيار به هم وابسته هستند. اين تعاون رمز موفقيت مديريت دانش است، چرا كه میتواند موانعی نظير تفاوت فرهنگها را از ميان بردارد و افراد سازمان را در جهت رسيدن به اهداف هدايت كند.
سرمايه گذاری: سرمايهگذاری در مديريت دانش به منظور تسريع بهرهگيری از نوآوریها و افزايش دانش افراد سازمان عامل مهمی به شمار میرود. پس میتوان گفت درك سيستماتيك و توجه به نكات فوق به سازمانها كمك میكند تا مميزی دانش را انجام دهند و استراتژی مديريت دانش اثر بخش را با موفقيت پياده سازی نمايند.
مدیریت دانش جامع
مدیریت دانش جامع(TKM)رویکرد جدید همه جانبه نگر و فراگیر به مدیریت دانش به منظور دستیابی به دانش جامع می باشد . رویکرد مدیریت دانش جامع معطوف به فراگیری فرایندهای مدیریت دانش درون گرا و برون گرا در سراسر زنجیره ارزش سازمان بوده و زیر ساخت اصلی پشتیبان در رویکردهای نوین مدیریت نوآوری جامع ، مدیریت تعالی سازمانی جامع و مدیریت جامع خلق ارزش (Total Quapronovation Management)محسوب می گردد(گلستان هاشمی،1389 ).
مدیریت دانش ناب
مدیریت دانش ناب ( LKM) رویکرد جدیدی در مدیریت دانش مبتنی بر رویکرد ناب ( Lean Approach ) یا تفکر ناب ( Lean Thinking )است که به دانش ناب ( Lean Knowledge ) و فرایندهای مدیریت دانش ناب معطوف می باشد. رویکرد مدیریت دانش ناب بر تفکیک و متمایز ساختن دانش ارزش آفرین از دانش غیرارزش آفرین و توجه به موداهای مدیریت دانشی تاکید می نماید. مدیریت دانش ناب از مولفه های مهم مدیریت جامع خلق ارزش ( TVCM )محسوب می گردد (گلستان هاشمی،1390 ).
مهندس دانش
مهندس دانش (Knowledge Engineer) فردی است که در فرآیند مهندسی دانش (Knowledge Engineering) تبحر دارد؛ وی می تواند سه فعالیت استخراج، تحلیل و مدلسازی دانش را انجام دهد. این سه فعالیت منجر به تولید یک پایگاه دانش ساخت یافته مبتنی بر مدل های دانش با قابلیت استفاده مجدد می شود که می تواند به عنوان محتوای ورودی در یک سیستم مبتنی بر دانش استفاده شود. در نگاه های غیرحرفه ای تر مهندس دانش به عنوان نقشی برای اجرای برخی فرآیندهای ساده مدیریت دانش تنزل پیدا می کند.
ابعاد مدیریت دانش
ابعاد مدیریت دانش به سه محور فرهنگ سازمانی، ساختار و تکنولوژی اطلاعات تقسیم می شود. پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان نیازمند فعالیت همزمان در سه حوزه فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و تکنولوژی اطلاعات (سیستم نرم افزاری مدیریت دانش) است. یکی از الزام های اصلی برای پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان، توجه به حوزه فرهنگ سازمانی است. در حوزه فرهنگ سازمانی، مجموعه فعالیت هایی به منظور تبدیل فرهنگ سازمان از دانش قدرت است “به” تبادل دانش قدرت است باید صورت پذیرد. به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان، باید مجموعه قوانین، آیین نامه ها و مقرراتی وجود داشته باشد که با استناد به آن افراد سازمان بتوانند به سیستم مدیریت دانش اعتماد کند و با اطمینان خاطر نسبت به حفظ تمام حقوق مادی و معنوی خویش به فعالیت در سیستم های مدیریت دانش بپردازد. در پیاده سازی مدیریت دانش و در حوزه ساختار سازمانی، مجموعه آیین نامه های مدیریت دانش که بیانگر حقوق و وظایف تمام افراد سازمان در حوزه مدیریت داتش است و نیز آیین نامه های مربوط به نظام های پاداش دهی و انگیزشی سازمان تصویب می گردد. سیستم های اطلاعاتی مدیریت دانش بستر تکنولوژیکی لازم برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان را فراهم می آورد. این سیستم ها قابلیت جمع آوری، ارزیابی طبقه بندی و بازیابی دانش های تولید شده در سازمان حین فرایندهای کاری را داراست. این سیستم همچنین با بهره گیری از ماژول های نقشه دانش، فروم، ROK، پاداش دهی و …، امکان انواع تبادلات دانشی را در سازمان ایجاد می کند.
سیستم های مدیریت دانش
دانش به عنوان یک فاکتور رقابتی کلیدی در اقتصاد جهانی شمرده میشود، لذا به منظور حفظ دانش درون یک سازمان که از مزیت های رقابتی آن سازمان محسوب می شود بحثی تحت عنوان مدیریت دانش شکل گرفت و شرکت های زیادی برای پیاده سازی این بستر درون سازمان دست به اقدام زده و نرم افزارهای قدرتمندی را در این راستا عرضه نموده اند.
مدیریت دانش با Microsoft SharePoint
فناوری SharePoint اولین بار در سال 2001 توسط شرکت مایکروسافت به منظور فراهم آمدن بستری برای انجام تعاملات درون سازمانی ارایه شد. این فناوری در سال 2003 با امکانات گسترده و معماری برای افزودن کدهای سفارشی به نام وب پارت ( معادل پورتلت ها در فناوری جاوا ) وارد بازار پرتال های تجاری شد. این محصول سریع ترین رشد فروش در تاریخ محصولات سرور در شرکت مایکروسافت را از آن خود کرد. مهمترین مشخصه این سیستم این است که به مدیریت فناوری اطلاعات سازمان این امکان را می دهد تا همه وقت و انرژی خود را صرف طراحی منطقی و اصولی گردش اطلاعات نماید. چرا که جهت طراحی و توسعه کاربرد ها در این سیستم کمتر نیاز است به لایه های پایین تر همچون نوشتن کد وارد شد. مدل سازی سازمان و روند تصمیم گیری در یک سازمان دانش محور و یاد گیرنده بر اساس استاندارد های مطرح انجام شده و چگونگی بکار بردن ابزارهای داده کاوی به منظور استخراج رویکردهای تولید دانش و تصمیم گیری بهتر مطالعه و پیاده سازی شده است. از مزایای این سیستم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
قابلیت ایجاد نماهای سفارشی و شخصی سازی برای هر کاربر قابلیت محلی سازی و استفاده از چندین ساعت و تاریخ به صورت همزمان قابلیت جستجو در همه قسمتها و داخل مستندات واحد مرکزی امنیت و کنترل دسترسی کاربران و گروه ها امکان راه اندازی و پیکر بندی چندین سرور و سرویس دهی همزمان قابلیت اتصال به همه قسمتها به صورت Web Service & RSS امکان دسترسی از طریق اینترانت، اینترنت و اکسترانت
سیستم مدیریت دانش ایرانی MTAShare
نرم افزار مدیریت دانش MTAShare يک سیستم اطلاعاتي مبتني بر وب است که امکان نصب روي شبکههاي محلي و جهاني را دارا بوده و قابليت كسب، خلق، ارزيابي، ذخيرهسازي، تسهيم و بازيابي دانشهاي خلق شده توسط پرسنل سازمان در حين فرآيندهاي كاري را فراهم میکند.
نرم افزار مدیریت دانش MTAShare فواید زیر را برای سازمان شما به همراه خواهد داشت:
• کسب و حفظ داراییهای فکری؛
• ایجاد یک بانک دانش سازمانی قابل جستجو؛
• کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش بهرهوری سازمانی؛
• تشویق کار تیمی؛
• شناسایی شکافها در دانش سازمانی؛
• کاهش زمان آموزش کارکنان (کوتاهسازی منحنی یادگیری)؛
• بهینهسازی بازیابی منابع دانشی؛
• اطمینان از ارزش و اعتبار دانشها؛
• آگاهی از میزان اثربخشی دانشها در سازمان؛
• افزایش انگیزه مشارکت در فعالیتهای مدیریت دانش؛
• تحلیل تمامی فعالیتهای دانشی انجام شده در نرم افزار .
زیر سیستم ورود دانش نرمافزار MTAShare به هرکاربر این امکان را میدهد که از هر نقطه و در هر زمان آموزه فراگيري شده خود را به صورت طبقهبندی شده جهت ثبت بهنام خود به نرمافزار وارد و اطلاعات پیوست مورد نیاز را بدون محدودیت در نوع فایل به آن پیوست کند. آموزههای وارد شده سپس جهت ارزیابی براي خبرگان موضوع (که توسط نرمافزار انتخاب ميشوند) ارسال میشوند. در مرحله ارزیابی، دانشها توسط خبرگان بررسی شده و نمره کسب میکنند. زیرسیستم ارزیابی، نمرات داده شده را تجميع و بهعنوان نمره نهایی دانش ثبت میکند. دانشهايی که در مرحله ارزیابی نمره قابل قبول دریافت کردهاند، در بانک دانشهای نرمافزار ثبت میشوند. بانک دانشی MTAShare قابلیتهای گوناگونی را جهت استفاده از دانشهای ثبت شده در اختیار کاربران قرار میدهد که میتوان آنها را به دو دسته قابلیتهای جستجو پیشرفته و یکپارچه و قابلیتهای تعاملی (interactive tools) تقسیم کرد. امکان ارائه گزارشهای بکارگیری دانشها، قابلیتی است که به منظور آگاهی سازمان از اثربخشی دانشهای کارکنان در نرم افزار مدیریت دانش MTAShare تعبیه شده است. MTAShare همچنین این امکان را به شما میدهد تا دانش آشکار موجود در سازمان خود را با استفاده از زیر سیستم مستندات دانشی گردآوری، طبقهبندی و مدیریت کنید. زیر سیستم انجمنهای خبرگی این نرمافزار با بهرهگیری از قابلیت شکلدهی و مدیریت انواع انجمنهای خبرگی در سازمان، ایجاد پرسش و پاسخهای دانشی و برگزاری و مدیریت جلسات حضوری، فضایی شکل میدهد که مبنای برقراری تعاملات دانشی هرچه موثرتر میان اعضای هر انجمن میباشد. زیر سیستم نقش دانش MTAShare سازمان را از تمامی منابع دانشی خود در حوزههای دانشی مرتبط با سازمان آگاه کرده و به کاربران این امکان را میدهد که این منابع را به راحتی شناسایی کرده و مورد ارجاع قرار دهند. بهمنظور انگیزهمند نمودن کارکنان سازمان جهت مشارکت هرچهبیشتر در فعالیتهای مدیریت دانش، نرم افزار MTAShare از دو زیر سیستم انگیزشی نشانهای دانشی و پاداشدهی بهره میبرد. با استفاده از این دو زیر سیستم، کلیه فعالیتهای دانشی کاربران از طریق نرمافزار رصد شده و کاربران توسط نرمافزار به سوی مشارکت در فعالیتهای دانشیای که تا کنون کمتر به آنها پرداختهاند، هدایت میشوند. نرم افزار MTAShare مجموعه کاملی از انواع گزارشها از وضعیت دانشی سازمان را در اختیار مدیران برخوردار از سطح دسترسی لازم قرار میدهد تا بتوانند با استفاده از آنها به درکی جامع از وضعیت فعالیت دانشی سازمان برسند. این گزارشها عبارتند از:
• وضعیت دانشها در چرخه دانش
• وضعیت بکارگیری دانش
• کلیه فعالیتهای انجام شده توسط کاربران
• وضعیت فعالیت دانشی واحدها
• وضعیت فعالیت خبرگان ارزیاب
• وضعیت قوت و ضعف فیلدهای دانشی
• بررسی روند فعالیت دانشی واحدها در طی سال
• شناسایی بهترین فعالان حوزه مدیریت دانش
آموزش الکترونیکی
آموزش (یادگیری) الکترونیکی یا آموزش و پرورش اینترنتی (برخط) (به انگلیسی: electronic-learning) رشتهای است که از پیدایش اینترنت و گسترش این پدیدهٔ فناوری و استفاده از قابلیتهای آن ایجاد گردیده است و در حقیقت تکامل شیوه آموزش از راه دور برطرف کننده نیاز انسانهای پرسوجوگر و خواهان یادگیری با توجه اختیاری بودن زمان و مکان است. آموزش الکترونیکی امروزه توجه بسیاری از دست اندرکاران آموزش را به خود جلب نموده و از مباحث و مصارف بسیار اساسی در اینترنت است.کوتهنوشته های مثل (CBT(Computer-Based Training , (IBT (Internet-Based Training یا (WBT (Web-Based Training به عنوان مترادف آموزش الکترونیکی به کار برده میشوند.
کتاب الکترونیک
کتاب الکترونیک یا ئیبوک (به انگلیسی: E-book) کتابهایی هستند که به شکل پروندههای رقومی تولید و خوانده میشوند. کتابهای الکترونیکی صرفاً نسخههای الکترونیکی مطالب مکتوب نیستند، بلکه میتوانند علاوه بر متن و تصویر، فیلم، صوت و پویانمایی را نیز شامل شوند. بافت کتابهای الکترونیک پروندههایی است که میتواند توسط یک رایانه خوانده شود مانند بافتهای ایپاب، HTML ،Word، پیدیاف و حتی پروندههای اجرایی. این پدیده میتواند نظام آموزش و اطّلاعرسانی را دگرگون کند.
پروژه گوتنبرگ
در سال ۱۹۷۱ میلادی، جنبشی تحت عنوان پروژهٔ گوتنبرگ با هدف تبدیل کتابهای کاغذی به کتابهای الکترونیکی پایه گذاری شد.اکنون با تلاش داوطلبان این جنبش، هزاران کتاب که پیش از این در کتابخانههای خصوصی قرار داشتند در بافت رقومی در دسترس همگان قرار دارند.
ابزار خواندن
برای خواندن کتابهای الکترونیک وسیلههای همراه زیادی در بازار است از جمله آمازون کیندل. با وجود انواع و قیمتهای مختلف این ابزار در بازار، استفاده از آن هنوز در جامعه فراگیر نشده است. بسیاری معتقدند خواندن کتاب کاغذی لذت بخشتر است. تکنولوژی جوهر الکترونیکی (به انگلیسی: E-Ink) کمک زیادی به امکان مطالعه بلند مدت با کتابخوانهای دیجیتال کرد.
کتاب الکترونیک در ایران
«کتابخانه ملی کودکان و نوجوانان ایران» یک کتابخانه مجازی است که با مدیریت مصطفی رحماندوست اداره میشود. برخی نویسندگان نامآشنا مانند هوشنگ مرادی کرمانی پذیرفتهاند کتابشان را در این کتابخانه مجازی در اختیار مخاطبان قرار دهند. مرادی کرمانی معتقد است انتشار الکترونیکی کتاب تاثیر بسیاری بر فروش کتاب در بازار ندارد و میگوید: «به یقین میتوانم بگویم با وجود دو کتابی که از من در فضای مجازی منتشر شد، فروش کتابهایم در بازار افت نکرد.»
عباس جهانگیریان، شیوا مقانلو و محمدهاشم اکبریانی دیدگاههایی مخالف درباره نشر الکترونیک دارند.
علم (واژهای عربی از ریشه علم به معنای آموختن) ساختاری است برای تولید و ساماندهی دانش دربارهٔ جهان طبیعی در قالب توضیحها و پیشبینیهای آزمایششدنی. یک معنای قدیمیتر و نزدیک که امروزه هنوز هم به کار میرود متعلق به ارسطو است و دانش علمی را مجموعهای از آگاهیهای قابل اتکا میداند که از لحاظ منطقی و عقلانی قابل توضیح باشند. (بنگرید به بخش تاریخ و ریشهشناسی)

تاریخ علوم
از عصر کلاسیک علوم به عنوان یک نوع دانش با فلسفه ارتباط نزدیکی داشتند. در اوایل عصر مدرن دو کلمه علم و فلسفه در زبان انگلیسی به جای هم به کار برده میشدند. در قرن ۱۷ میلادی فلسفه طبیعی (که امروز علوم طبیعی نامیده میشود) به تدریج از فلسفه جدا شد. با این حال علم همچنان کاربردی وسیع برای توضیح آگاهیهای مطمئن در مورد یک موضوع داشت. به همین ترتیب هم امروزه در عصر مدرن همچنان برای موضوعاتی همچون علم کتابداری و یا علوم سیاسی به کار میرود.
در عصر مدرن، علم معادل علوم طبیعی و فیزیکی به کار میرود، لذا محدود به شاخههایی از آموختن است که به پدیدههای دنیای مادی و قوانین آنها میپردازد. این هماکنون معنای غالب علم در کاربرد روزمرهاست. این معنای محدودتر از علم که خود بخشی از علم شدهاست، تبدیل به مجموعهای از تعریفهای قوانین طبیعت شده که بر مبنای مثالهای اولیهای همچون قانون کپلر، قوانین گالیله و قوانین حرکت نیوتن بنا شدهاند. در این دوره رایجتر شد که به جای فلسفه طبیعی علوم طبیعی به کار رود. در طی قرن نوزدهم میلادی کلمه علم بیش از پیش مرتبط ب مطالعه منظم دنیای طبیعت شد، شامل فیزیک، شیمی، زمینشناسی و زیستشناسی. این منجر به قرارگیری مطالعات تفکر انسان و جامعه در یک برزخ زبانشناسی شد. که در نهایت منجر به قرارگیری این مطالعات دانشگاهی در زیر عنوان علوم اجتماعی شد. به همین ترتیب هم امروز قلمروهای بزرگی از مطالعات منظم و دانش وجود دارند که زیر سرفصل کلی علم قرار دارند، همچون علوم کاربردی و علوم صوری.
به طور کلی اطلاعات مجموعهای از دادههای خام و پردازش نشدهاست. پردازش اطلاعات، تولید علم میکند، و علمی که روشش تجربی و نتایجش آزمون پذیر و موضوعش جهان خارج باشد، علم تجربی است.
مفهوم دیگر علم در زبان فارسی
علم در زبان فارسی به معنایی متفاوت و عام تر از معادل انگلیسی اش (Science) به کار میرود. در این مفهوم علم معادل هر نوعی از دانش (Knowledge) است. واژه علم در این مفهوم کلی شامل هر نوع آگاهی نسبت به اشیاء، پدیدهها، روابط و غیرهاست، اعم از اینکه مربوط به حوزه مادی و طبیعی باشد و یا مربوط به علوم معنا و ماوراء الطبیعه. در این تعریف قواعد روش علمی برای دستیابی به آن دانش الزامی نیست و علم شامل مجموعهای از آگاهیها، دانشها و معلوماتی است که انسان توانسته از طریق روشهای گوناگون تا به امروز به آنها آگاهی پیدا کند. اصطلاحاتی چون علم اخلاق، علم حدیث و علم ریاضیات نشان دهنده کاربرد این معنا از علم هستند.
در مقابل مفهوم علم بهطور خاص وجود دارد که معادل واژه انگلیسی Science است که از ریشه لاتینی «ساینتیا» به معنای دانستن گرفته شدهاست و متناظر با آن بخشی از دانش بشری است که از طریق روشهای تجربی حاصل شدهاست و قواعد علوم تجربی بر آن حاکم است.
علم از دیدگاه صوفیه
جواد نوربخش (پیر سلسله نعمت اللهی و روانپزشک): صوفیه به علوم ظاهری و رسمی که شرط اصلی آنها تقلید و تکرار است توجهی ندارند، و علومی را اصیل میخوانند که از طریق صفای نفس و تهذیب اخلاق و گشادهدل حاصل میشود.
آنان معتقدند که علم ظاهری موجب شک و تردید میگردد و خود حجاب اکبر است، تنها علمی مفید فایده است که انسان را به حق نزدیک سازد، و لذا علم مورد نظر آنها، علم عشق و حال است، نه دانش قیل و قال.
خواجه عبدالله انصاری:
علم که از قلم آید از آن چه خیزد، علم آن است که حق بر دل ریزد.
علوم نرم
علوم نرم یا دانش نرم (Soft science) به زمینههایی از دانش اطلاق میشود که برعکس علوم سخت، به ریاضیشدن، به صورتی دقیق بیان شدن، قابل تکرار یکسان در تجارب و آزمایشها بودن، و یا عینی و آفاقی (objective) بودن تن نمیدهند.
علوم اجتماعی
علوم اجتماعی به گروهی از رشتههای دانشگاهی گفته میشود که به مطالعهٔ جنبههای اجتماعی انسان میپردازند. علوم اجتماعی بخشی از علوم انسانی است که به بعد اجتماعی انسان می پردازد بر خلاف دیگر علوم انسانی که ممکن است اصلا بعد اجتماعی انسان برایش مهم نباشد مثل دانش روان شناسی .
بر خی از علوم اجتماعی عبارتند از:
۱.جمعیت شناسی
۲.جامعه شناسی
۳.مردم شناسی
۴.علوم سیاسی
۵.جغرافیای انسانی
۶.اقتصاد
۷.مدیریت
۸.علوم ارتباطات اجتماعی {{سخ}
دانششناسی
واژه دانششناسی نخستین بار توسط دکتر هوشنگ ابرامی به کار برده شد. دکتر ابرامی واژه دانششناسی را برای رشته علوم کتابداری و اطلاعرسانی به کار برد. در واقع، سه رکن اصلی دانششناسی عبارتاند از:
داده ماده خام اطلاعات
اطلاعات ماده خام دانش
دانش که در رأس هرم قرار دارد.
بر این اساس علم "دانششناسی" با سه عنصر داده، اطلاعات و دانش سرو کار دارد. به عبارت دیگر، دانششناسی به بحث و بررسی پیرامون دانش و عناصر سازنده آن یعنی داده و اطلاعات میپردازد.
مدیریت دانش
مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی(به انگلیسی: Knowledge management - KM) به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. مدیریت دانش شامل یک سری استراتژی و راهکاربرای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش وتطبیق بینش ها و تجارب در سازمان می باشد.برنامه اجرایی مدیریت اندوختههای علمی بر این دو جزء اصلی بنا میشود:
فرآیندهایی که این اندوختهها را مدیریت میکنند،
ابزار و تمهیداتی که دسترسی به این سرمایههای علمی را آسان میکنند.
واژهگزینی
در زبان فارسی تا به حال اصطلاح «مدیریت دانش» برای Knowledge Management متداول بوده است. در زبان انگلیسی میان Science و Knowledge تفاوت وجود دارد. Knowledge به تمامی آگاهی ها و مهارتهایی گفته می شود که از آزمایش و آموزش به دست آمده است. در حالیکه Science به کوشش عملی و هوشمندانه ای گفته می شود که از راه مشاهده و آزمایش به مطالعه ی منظم رفتار و ساختار جهان طبیعی و دیدنی می پردازد.(فرهنگ لغت آکسفورد) بنابراین واژه ی دانش را به جای Knowledge و واژه ی دانشگری را به جای Science می توان پیشنهاد کرد.
در این متن، به جای استفاده از واژه دانش در مقابل Knowledge، گاهی از واژه دانایی استفاده شدهاست.البته واژه دانایی معانی خاص خودش را در حوزههای گوناگون دیگر همچون فلسفه، روانشناسی و جامعهشناسی نیز داراست. ازآنجا که تحقیقات کاربردی در حوزه مدیریت دانایی نسبتاً جدید است، در این خصوص تعریف خاص و دقیقی که مورد قبول محققین قرار گیرد وجود ندارد. آنچه مسلم است آن که میتوان با آشنایی با تعاریف گوناگون، ابعاد و مصادیق این امر را بیشتر شناخت و آن را بهتر به کار گرفت.
داده، اطلاعات، دانش
برای تعريف مديريت دانش بايد چندين واژه تعريف شود. ابتدا از دادهها صحبت میكنيم. دادهها منبع حياتی به شمار میروند كه با بهرهبرداری صحيح از آنها میتوان دادهها را به اطلاعات بامعنی تبديل نمود. بدين ترتيب اطلاعات میتوانند به دانش و در نتيجه حكمت تبديل شوند. به عبارتی میتوان از واژگان فوق نتيجه گرفت كه :
مجموعهای از دادهها، اطلاعات را تشكيل نمیدهد.
مجموعهای از دانش، حمكت را تشكيل نمیدهد.
مجموعهای از حمكت، حقيقت را شكل نمیدهد.
در واقع، اطلاعات، دانش و حكمت، بيش از مجموعههای فوق هستند و به نوعی كل آنها از هم افزايی اجزا تشكيل میشوند، نه جمع جبری اجزا. ابتدا از دادهها آغاز میكنيم، دادهها نقاط بیمعنی در فضا و زمان هستند كه هيچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. دادهها شبيه رويداد حرف يا كلمهای خارج از زمينه میباشند. در اينجا به "خارج از زمينه" اشاره نموديم. خارج از زمينه بدين معنا است كه دادهها هيچگونه رابطهای با هيچ چيزی ندارند.
مجموعهای از دادهها، اطلاعات را نمیسازد. زيرا در اين مجموعه دادهها با يكديگر هيچگونه رابطهای ندارند. برای اينكه بتوان از مجموعهی دادهها، اطلاعات را نتيجه گرفت بايد رابطهی بين دادههای مختلف را درك كرد. در واقع اطلاعات از درك ارتباط بين قطعات مختلف دادهها حاصل میشود، در حالي كه اطلاعات برگرفته از درك ارتباط بين دادههای مختلف است اما نمیتواند دادهها را توصيف كند تا نحوهی تغيير دادهها را با مرور زمان تشخيص دهد. اطلاعات ماهيت ايستا و خطی دارد. در اينجا از واژهی ديگری به نام رابطه صحبت كرديم. الگو فراتر از رابطه است. الگو رابطهی روابط است اگر در برگيرندهی سازگاری و جامعيت روابط میباشد و بر قابليت تكرار و پيشبينی اشاره دارد. اينك، الگو میتواند به طور بالقوه دانش را نشان دهد. دانش زمانی شكل میگيرد كه فرد بتواند الگوها و معنایشان را درك نمايد. الگو به زمينهی اطلاعات وابسته نيست. بلكه خود زمينهسازی میكند (self-contextualize). نمايانگر دانش سطح بالايی از اطمينان و پيشبينی را فراهم میآورد و به ندرت ماهيت ايستايی دارد. حكمت زمانی شكل میگيرد كه فرد با اصولی كه الگوها را میسازند، آشنا باشد. اين اصول سراسری و كاملاً مستقل از زمينه هستند. پس به طور خلاصه میتوان گفت:
اطلاعات به توصيف، تعريف يا ديدگاه (چه، چه كسی، چه هنگام، كجا) وابسته است.
دانش در برگيرندهی استراتژی، عمل، متد يا شيوه (چگونگی) است.
حكمت، بينش، اصول ، اخلاق (چرايی) را شامل میشود.
مدیریت دانش و خدمت مرجع
یکی از شاخههای فرعی اقتصاد دانش است؛ مدیریت دانش، کاملاً یک مفهوم و روش جدید مدیریت را معرفی می کند. این مفهوم بر تبدیل موهبتهای عقلانی کارکنان و سازماندهی نیروهای سودمند درونی اعضاء کارکنان – نیروی رقابت و ارزش جدید- عمل می کند. مدیریت دانش بر پیوند اطلاعات با اطلاعات، اطلاعات با فعالیتها و اطلاعات با فرد- برای تحقق اشتراک دانش ( از قبیل دانش ضمنی و دانش صریح) توجه دارد. و با مدیریت اطلاعات کاملا متفاوت است. کارکردهای سنتی کتابخانه؛ گردآوری، پردازش، اشاعه، ذخیره سازی، بهره برداری از اطلاعات مدرک به منظور فراهم آوردن خدمت برای جامعه است. در دوره اقتصاد دانش، کتابخانه به عنوان گنجینه دانش بشری، سهیم شدن در پیشرفت دانش و حلقه ارتباطی مهم در زنجیره پیشرفت دانش خواهد بود. در قرن بیست و یکم کتابخانهها بطور اجتناب ناپذیری با موضوع جدید مدیریت دانش مواجه خواهند بود. مدیریت دانش در کتابخانهها می باید بر پژوهش و توسعه دانش، ایجاد پایگاه دانش، مبادله و اشتراک دانش بین کارکنان کتابخانه ( از جمله کاربرانش)، آموزش کارکنان کتابخانه، تسریع پردازش صریح از دانش غیر صریح و تحقق اشتراک آن تمرکز کنند. تعریف مدیریت دانش: مدیریت دانش رویکرد نظام مند یافتن، درک کردن و استفاده از دانش برای دستیابی به اهداف سازمانی است و از طریق کاهش زمان و هزینهٔ آزمایش و خطا یا تکرار، ایجاد ارزش میکند.
تعاریف گوناگون
برای تعریف دانایی باید چندین واژه تعریف شود. ابتدا از دادهها صحبت میکنیم. دادهها منبع حیاتی به شمار میروند که با بهرهبرداری صحیح از آنها میتوان دادهها را به اطلاعات بامعنی تبدیل نمود. بدین ترتیب اطلاعات میتوانند به دانایی و در نتیجه حکمت تبدیل شوند. در واقع اطلاعات، دانایی و حکمت، بیش از مجموعههای فوق هستند و به نوعی کل آنها از هم افزایی اجزا تشکیل میشوند، نه جمع جبری اجزا.
دادهها نقاط بی معنی در فضا و زمان هستند که هیچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. دادهها شبیه رویداد حرف یا کلمهای خارج از زمینه (بدون رابطه) میباشند. دانایی مجموعهای از شناختها و مهارتهای لازم برای حل مسئلهاست، لذا اگر اطلاعاتی که در دست است بتواند مشکلی را حل کند میتوان گفت دانایی وجود دارد. ضمن اینکه دانایی باید امکان تبدیل به دستورالعمل اجرائی و عملی شدن را داشته باشد. «نوناكا» بر اين اعتقاد است كه دانش ضمني كاملا شخصي بوده، رسمي كردن آن بسيار مشكل است، از اين رو انتقال آن به ديگران به آساني موثر نيست.(مهدی زاده ملاباشی، تورج ، "سنجش جایگاه دانش سازمانی در زنجیره ارزش سازمانهای استراتژی محور"، 1388)
مفهوم مدیریت دانش
مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیتها است که برای مدیریت، مبادله، خلق یا ارتقای سرمایههای فکری در سطح کلان به کار میرود. مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان میشود. مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که بعنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیریهای پویا به صورت کارا و موثر قادر میسازد. علل پیدایش مدیریت دانش:
۱- دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی که سرمایههای یک سازمان اساسا سرمایههای قابل لمس و مالی بودند(امکانات تولید، ماشین، زمین و غیره) به سمت سازمانهایی که دارایی اصلی آنها غیرقابل لمس بوده و با دانش، خبرگی، توانایی و مدیریت برای خلاق سازی کارکنان آنها گره خوردهاست.
۲- افزایش فوق العاده حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات به طور کلی ارزش دانش را افزوده است؛ زیرا فقط از طریق دانش است که این اطلاعات ارزش پیدا میکند، دانش همچنین ارزش بالایی پیدا میکند. زیرا به اقدام نزدیک تر است. اطلاعات به خودی خود تصمیم ایجاد نمیکند، بلکه تبدیل اطلاعات به دانش مبتنی بر انسانها است که به تصمیم و بنابراین به اقدام میانجامد.
۳- تغییر هرم سنی جمعیت و ویژگیهای جمعیت شناختی که فقط در منابع کمی به آن اشاره شدهاست. بسیاری از سازمانها دریافتهاند که حجم زیادی از دانش مهم آنها در آستانه بازنشستگی است. این آگاهی فزاینده وجود دارد که اگر اندازه گیری و اقدام مناسب انجام نشود، قسمت عمده این دانش و خبرگی حیاتی به سادگی از سازمان خارج میشود.
۴- تخصصی تر شدن فعالیتها نیز ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازمانی و خبرگی به واسطه انتقال یا اخراج کارکنان را بهمراه داشته باشد.
در بدو امر به مدیریت دانش فقط از بعد فن آوری نگاه میشد و آن را یک فناوری میپنداشتند. اما به تدریج سازمانها دریافتند که برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان، چیزی ماورای مدیریت اطلاعات موردنیاز است. انسانها در مقابل بعد فناوری و الکترونیکی، در مرکز توسعه، اجرا و موفقیت مدیریت دانش قرار میگیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از مفاهیم مشابهی چون مدیریت اطلاعات است.
راهبردهای مدیریت دانش
مدیریت کلان جهت کارآمدی زیرسیستمهای خود میبایست ماهیت، اصول و ابعاد مدیریت دانش را بشناسد. راهبردهایی که ماهیت و توانایی متفاوت مدیران را منعکس مینماید عبارتنداز
۱- راهبرد دانش بعنوان راهبرد کسب وکار که روشی جامع و با وسعت سازمانی برای مدیریت دانش است، که بیشتر بعنوان یک محصول در نظر گرفته میشود.
۲- راهبرد مدیریت سرمایههای فکری که بر بکارگیری و ارتقای سرمایههایی که از قبل در سازمان وجود دارند، تاکید دارد.
۳- راهبرد مسئولیت برای سرمایه دانش فردی که از کارکنان حمایت و آنها را ترغیب میکند تا مهارتها و دانش خود را توسعه دهند و دانش خود را با یکدیگر درمیان گذارند.
۴- راهبرد خلق دانش که بر نوآوری و آفرینش دانش جدید از طریق واحدهای تحقیق و توسعه تاکید میکند.
۵- راهبرد انتقال دانش که بعنوان بهنرین فعالیت در بهبود کیفیت امور و کارایی سازمان مورد توجه قرار گرفتهاست.
۶- راهبرد دانش مشتری- محور که با هدف درک ارباب رجوع و نیازهای آنها بکار گرفته میشود تا خواسته آنها به دقت فراهم شود.
تعریف مدیریت دانایی
تحقیق در ادبیات مدیریت، نشان میدهد که هیچ تعریف مورد توافقی از مدیریت دانایی وجود ندارد. تعاریف عمدتاً بر قابلیتهای سازمانی در خصوص تولید ثروت از داراییهای داناییمدار متمرکز هستند. و نقش مدیریت دانایی، اکتساب، جمعآوری و استفاده از دانایی فنی سازمانی و درسهای آموخته شدهاست.
کمی بیش از ده سال از عمر ابداع مفهوم کلی مدیریت دانایی میگذرد و در این مدت، تعاریف گوناگونی در این خصوص ارائه گردیده که هر یک ابعادی از این موضوع را نمایش میدهند. در ذیل به بیان مهمترین این تعاریف میپردازیم:
مدیریت دانایی فرآیند سیستماتیک منسجمی است که ترکیب مناسبی از فناوری های اطلاعاتی و تعامل انسانی را به کار می گیرد تا سرمایه های اطلاعاتی سازمان راشناسایی، مدیریت وتسهیم کند.این دارایی ها شامل پایگاه های اطلاعاتی، اسناد، سیاست ها، و رویه ها می شود. علاوه براین هم شامل دانش آشکار وهم دانش ضمنی کارکنان را دربر میگیردو از روش های متنوع و گسترده برای تصرف، ذخیره سازی و تسهیم دانش در داخل یک سازمان استفاده می کند.1
مدیریت دانایی، کسب دانایی درست برای افراد مناسب در زمان صحیح و مکان مناسب است، بهگونهای که آنان بتوانند برای دستیابی به اهداف سازمان، بهترین استفاده را از دانایی ببرند.
مدیریت دانایی، بنایی سنجیده، صریح و اصولی برای تجدید و استفاده از دانایی در جهت افزایش تأثیر و بازگشت دانایی مربوط به سرمایه دانایی است.
تعریف مدیریت دانایی، اغلب به حوزههای تخصصی نویسندگان مقالات وابستهاست. مدیریت دانایی را به صورت فرآیند مستمر اطمینان از توسعه تجربی سازمانها در جهت بهبود قابلیت حل مشکلات سازمانی، و حمایت از مزیت رقابتی تعریف میکنند. مدیریت دانایی را به عنوان قابلیت خلق ارزش افزوده از طریق داراییهای ناملموس سازمانی تعریف میکنند.Waltz عقیده دارد که مدیریت دانایی، به محدودههای سازمانی، فرآیندها و فناوریهای اطلاعاتی مختلفی مربوط است که برای دستیابی، خلق و نشر دانایی جهت تحقق مأموریت سازمانی، اهداف کسب و کار و استراتژیها به کار گرفته میشوند
فرایند خلق، انتشار وبکارگیری دانش بمنظور دستیابی به اهداف سازمانی.
فلسفهای که شامل مجموعهای از اصول، فرایندها، ساختارهای سازمانی وفن آوریهای بکار گرفته شده که #افراد را بمنظور اشتراک و بکارگیری دانششان جهت مواجهه با اهداف آنها یاری میرساند
مدیریت دانایی مجموعه فرایندهایی است که خلق، نشر و کاربری دانایی راکنترل میکنند.
مدیریت دانایی، رسمی سازی و دسترسی به تجربه، دانایی و دیدگاههای استادانه را که قابلیتهای جدید، قدرت کارایی بالاتر، تشویق نوآوری و افزایش ارزش مشتری را در پی داشته باشند، هدف قرار میدهد.
مدیریت دانایی، دانستن ارزش دانایی، فهم اطلاعات سازمان، استفاده از سیستمهای تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به منظور حفظ، استفاده و کاربرد دوباره دانایی میباشد.
مدیریت دانایی شامل فرایند ترکِب بهینه دانش و اطلاعات در سازمان و ایجاد محیطی مناسب بمنظور تولید، اشتراک و بکارگیری دانش وتربیت نیروهای انسانی خلاق و نوآور است.
مدیریت دانایی، مدیریت اطلاعات و داده به همراه مهار تجربیات ضمنی و نهایی افراد جهت تسهیم، استفاده و توسعه توسط سازمان است که به بهرهوری بیشتر سازمان منجر میگردد.
مدیریت دانایی به مثابه چتری است که مباحث متعدد مربوط به ارزش دانایی به عنوان یک عامل تولیدی را در بر میگیرد.
مدیریت دانایی، فرایند کشف، کسب، توسعه و ایجاد، نگهداری، ارزیابی و بکارگیری دانایی مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند میان منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی صورت پذیرد.
دانایی صریح و ضمنی
تحقیقات بسیاری نشان میدهد که تنها ۲۰٪ دانایی آشکار و واضح (Explicit) و ۸۰٪ مابقی تلویحی و نهفته (Tacit or implicit) است. مفاهیم مربوط به این دو نوع دانایی و صفات و ویژگی های آ نها را در تعاریف زیر بهتر میتوان دریافت:
دانایی صریح
دانایی است که وضوح کافی برای درک آن وجود دارد. دانای صریح، دانایی است که قابل کد شدن است. منظور از کد، هر گونه کد، اعم از کد نوشتاری، گفتاری، رفتاری و... است. مصادیق این نوع از دانایی، کتاب، مقاله، سخنرانی، روشهای مدون سازمانی و سایر مستندات مشابه، میباشد.....
دانایی تلویحی
چنین دانایی به سه دلیل از شفافیت و وضوح کافی برخوردار نیست:
توانایی تشریح و تعریف دانایی وجود دارد ولی هنوز به عنوان یک دانایی عرضه و معرفی نشدهاست.
توانایی تشریح و تعریف وجود دارد، اما اراده و قصد آن وجود ندارد.
توانایی تشریح دانایی وجود ندارد.
معمولاً باید این نوع دانایی را در درون اذهان انسانها، رویههای سازمان، و نیز در اندوختههای فرهنگی جوامع گوناگون مستتر یافت. هرچند که مدیریت دانایی ضمنی، به مراتب مشکلتر از دانایی آشکار است، اما ارزش آن در کسب مزیت رقابتی در سازمان، بیشتر میباشد.
فواید مدیریت دانش
بیش از آنکه به فواید مدیریت دانش در دنیای امروز بپردازیم، بایستی به ضرورت آن فکر کنیم. مدیریت دانش در سازمانهای ما یک ضرورت است،چراکه ما هر روزه در حال تولید دانشها، تجربهها و نکات طلایی جدید هستیم که ممکن است بارها در گذشته تولید شده یا در آینده مجددا مورد نیاز باشد. این گنجینهها به سادگی از دست میروند و با جابهجاییها و خروج افراد دیگر به دست نمیآیند. پس مدیریت دانش یک ضرورت برای ادامه حیات سازمان است. اما میتوان فواید آن را به صورت زیر، فهرست وار عنوان نمود:
- جلوگیری از تولید مجدد تجربهها و دانشها و صرف صحیح هزینه برای بهبود آنها و نه بازتولید آنها؛
- کاهش خطاهای ناشی از عدم دسترسی به تجارب قبلی؛
- افزایش تعلق سازمانی و مطلوبیت برای پرسنل به جهت ملموس شدن تولیدات دانشیشان در سازمان و ارتباط موثر بین پرسنل و بهبود روابط؛
- شناسایی نقاط ضعف دانش سازمان و سرمایهگذاری آگاهانه روی آنها؛
نکات مهم در موفقیت بهرهگیری از مدیریت دانش
به منظور موفقيت فرايند مديريت دانش توجه به موارد زير ضروری است:
قابليت اتصال: تكنولوژی به تنهايی برای موفقيت رويكرد مديريت دانش كافی نيست. اما میتواند زيرساخت مناسبی برای به اشتراك گذاشتن دانش و فعالساز مهمی باشد. دسترسی همهی بخشهای سازمان به معمار مديريت دانش، برنامههای مبتنی بر وب، بخشهای سيار، ابزارهای دادهكاوی (data mining)، پيشنیازهای پشتيبان زيرساخت مديريت دانش هستند. تكنولوژی رفتارهای جديد دانشی را فعال میسازد.
محتوا: در ابتدا، سازمان بايد مميزی دانش را انجام دهد تا نقاط درونی و بيرونی تأثيرگذار بر دانش را شناسايی كند. نيروهای درونی و بيرونی تأثيرگذار بر دانش اشكال مختلفی دارند مانند: دانش مشتری يا ظهور رسانههای جديد.
اجتماع: مديريت دانش موفق به اجتماع عملكردها يا گروهی از افرادی كه در درون سازمان همكاری دارند، وابسته است. اين افراد در مراحل مختلف نظير آمادهسازی، راهاندازی، انجام عمليات و كسب نتيجهی نهايی با يكديگر تعامل دارند.
فرهنگ: پشتيبانی و حمايت مديريت ارشد، همسويی عقايد، اعتماد، انگيزش اجزاء اصلی فرهنگ مديريت دانش به شمار میروند و توجه مستمر به اين اجزا ضروری است. به عبارتی شما بايد به اطلاعاتی كه از همكاران دريافت میكنيد، اعتماد داشته باشيد و اطلاعاتی كه همكار ديگر از شما دريافت میكند با توجه به اعتمادی كه به كار شما دارد، ارزشمند خواهد بود و اگر اين روند استمرار يابد موفقيت مديريت دانش را سبب میشود.
تعاون: جريانهای كاری در سازمانهای دانش بسيار به هم وابسته هستند. اين تعاون رمز موفقيت مديريت دانش است، چرا كه میتواند موانعی نظير تفاوت فرهنگها را از ميان بردارد و افراد سازمان را در جهت رسيدن به اهداف هدايت كند.
سرمايه گذاری: سرمايهگذاری در مديريت دانش به منظور تسريع بهرهگيری از نوآوریها و افزايش دانش افراد سازمان عامل مهمی به شمار میرود. پس میتوان گفت درك سيستماتيك و توجه به نكات فوق به سازمانها كمك میكند تا مميزی دانش را انجام دهند و استراتژی مديريت دانش اثر بخش را با موفقيت پياده سازی نمايند.
مدیریت دانش جامع
مدیریت دانش جامع(TKM)رویکرد جدید همه جانبه نگر و فراگیر به مدیریت دانش به منظور دستیابی به دانش جامع می باشد . رویکرد مدیریت دانش جامع معطوف به فراگیری فرایندهای مدیریت دانش درون گرا و برون گرا در سراسر زنجیره ارزش سازمان بوده و زیر ساخت اصلی پشتیبان در رویکردهای نوین مدیریت نوآوری جامع ، مدیریت تعالی سازمانی جامع و مدیریت جامع خلق ارزش (Total Quapronovation Management)محسوب می گردد(گلستان هاشمی،1389 ).
مدیریت دانش ناب
مدیریت دانش ناب ( LKM) رویکرد جدیدی در مدیریت دانش مبتنی بر رویکرد ناب ( Lean Approach ) یا تفکر ناب ( Lean Thinking )است که به دانش ناب ( Lean Knowledge ) و فرایندهای مدیریت دانش ناب معطوف می باشد. رویکرد مدیریت دانش ناب بر تفکیک و متمایز ساختن دانش ارزش آفرین از دانش غیرارزش آفرین و توجه به موداهای مدیریت دانشی تاکید می نماید. مدیریت دانش ناب از مولفه های مهم مدیریت جامع خلق ارزش ( TVCM )محسوب می گردد (گلستان هاشمی،1390 ).
مهندس دانش
مهندس دانش (Knowledge Engineer) فردی است که در فرآیند مهندسی دانش (Knowledge Engineering) تبحر دارد؛ وی می تواند سه فعالیت استخراج، تحلیل و مدلسازی دانش را انجام دهد. این سه فعالیت منجر به تولید یک پایگاه دانش ساخت یافته مبتنی بر مدل های دانش با قابلیت استفاده مجدد می شود که می تواند به عنوان محتوای ورودی در یک سیستم مبتنی بر دانش استفاده شود. در نگاه های غیرحرفه ای تر مهندس دانش به عنوان نقشی برای اجرای برخی فرآیندهای ساده مدیریت دانش تنزل پیدا می کند.
ابعاد مدیریت دانش
ابعاد مدیریت دانش به سه محور فرهنگ سازمانی، ساختار و تکنولوژی اطلاعات تقسیم می شود. پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان نیازمند فعالیت همزمان در سه حوزه فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و تکنولوژی اطلاعات (سیستم نرم افزاری مدیریت دانش) است. یکی از الزام های اصلی برای پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان، توجه به حوزه فرهنگ سازمانی است. در حوزه فرهنگ سازمانی، مجموعه فعالیت هایی به منظور تبدیل فرهنگ سازمان از دانش قدرت است “به” تبادل دانش قدرت است باید صورت پذیرد. به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان، باید مجموعه قوانین، آیین نامه ها و مقرراتی وجود داشته باشد که با استناد به آن افراد سازمان بتوانند به سیستم مدیریت دانش اعتماد کند و با اطمینان خاطر نسبت به حفظ تمام حقوق مادی و معنوی خویش به فعالیت در سیستم های مدیریت دانش بپردازد. در پیاده سازی مدیریت دانش و در حوزه ساختار سازمانی، مجموعه آیین نامه های مدیریت دانش که بیانگر حقوق و وظایف تمام افراد سازمان در حوزه مدیریت داتش است و نیز آیین نامه های مربوط به نظام های پاداش دهی و انگیزشی سازمان تصویب می گردد. سیستم های اطلاعاتی مدیریت دانش بستر تکنولوژیکی لازم برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان را فراهم می آورد. این سیستم ها قابلیت جمع آوری، ارزیابی طبقه بندی و بازیابی دانش های تولید شده در سازمان حین فرایندهای کاری را داراست. این سیستم همچنین با بهره گیری از ماژول های نقشه دانش، فروم، ROK، پاداش دهی و …، امکان انواع تبادلات دانشی را در سازمان ایجاد می کند.
سیستم های مدیریت دانش
دانش به عنوان یک فاکتور رقابتی کلیدی در اقتصاد جهانی شمرده میشود، لذا به منظور حفظ دانش درون یک سازمان که از مزیت های رقابتی آن سازمان محسوب می شود بحثی تحت عنوان مدیریت دانش شکل گرفت و شرکت های زیادی برای پیاده سازی این بستر درون سازمان دست به اقدام زده و نرم افزارهای قدرتمندی را در این راستا عرضه نموده اند.
مدیریت دانش با Microsoft SharePoint
فناوری SharePoint اولین بار در سال 2001 توسط شرکت مایکروسافت به منظور فراهم آمدن بستری برای انجام تعاملات درون سازمانی ارایه شد. این فناوری در سال 2003 با امکانات گسترده و معماری برای افزودن کدهای سفارشی به نام وب پارت ( معادل پورتلت ها در فناوری جاوا ) وارد بازار پرتال های تجاری شد. این محصول سریع ترین رشد فروش در تاریخ محصولات سرور در شرکت مایکروسافت را از آن خود کرد. مهمترین مشخصه این سیستم این است که به مدیریت فناوری اطلاعات سازمان این امکان را می دهد تا همه وقت و انرژی خود را صرف طراحی منطقی و اصولی گردش اطلاعات نماید. چرا که جهت طراحی و توسعه کاربرد ها در این سیستم کمتر نیاز است به لایه های پایین تر همچون نوشتن کد وارد شد. مدل سازی سازمان و روند تصمیم گیری در یک سازمان دانش محور و یاد گیرنده بر اساس استاندارد های مطرح انجام شده و چگونگی بکار بردن ابزارهای داده کاوی به منظور استخراج رویکردهای تولید دانش و تصمیم گیری بهتر مطالعه و پیاده سازی شده است. از مزایای این سیستم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
قابلیت ایجاد نماهای سفارشی و شخصی سازی برای هر کاربر قابلیت محلی سازی و استفاده از چندین ساعت و تاریخ به صورت همزمان قابلیت جستجو در همه قسمتها و داخل مستندات واحد مرکزی امنیت و کنترل دسترسی کاربران و گروه ها امکان راه اندازی و پیکر بندی چندین سرور و سرویس دهی همزمان قابلیت اتصال به همه قسمتها به صورت Web Service & RSS امکان دسترسی از طریق اینترانت، اینترنت و اکسترانت
سیستم مدیریت دانش ایرانی MTAShare
نرم افزار مدیریت دانش MTAShare يک سیستم اطلاعاتي مبتني بر وب است که امکان نصب روي شبکههاي محلي و جهاني را دارا بوده و قابليت كسب، خلق، ارزيابي، ذخيرهسازي، تسهيم و بازيابي دانشهاي خلق شده توسط پرسنل سازمان در حين فرآيندهاي كاري را فراهم میکند.
نرم افزار مدیریت دانش MTAShare فواید زیر را برای سازمان شما به همراه خواهد داشت:
• کسب و حفظ داراییهای فکری؛
• ایجاد یک بانک دانش سازمانی قابل جستجو؛
• کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش بهرهوری سازمانی؛
• تشویق کار تیمی؛
• شناسایی شکافها در دانش سازمانی؛
• کاهش زمان آموزش کارکنان (کوتاهسازی منحنی یادگیری)؛
• بهینهسازی بازیابی منابع دانشی؛
• اطمینان از ارزش و اعتبار دانشها؛
• آگاهی از میزان اثربخشی دانشها در سازمان؛
• افزایش انگیزه مشارکت در فعالیتهای مدیریت دانش؛
• تحلیل تمامی فعالیتهای دانشی انجام شده در نرم افزار .
زیر سیستم ورود دانش نرمافزار MTAShare به هرکاربر این امکان را میدهد که از هر نقطه و در هر زمان آموزه فراگيري شده خود را به صورت طبقهبندی شده جهت ثبت بهنام خود به نرمافزار وارد و اطلاعات پیوست مورد نیاز را بدون محدودیت در نوع فایل به آن پیوست کند. آموزههای وارد شده سپس جهت ارزیابی براي خبرگان موضوع (که توسط نرمافزار انتخاب ميشوند) ارسال میشوند. در مرحله ارزیابی، دانشها توسط خبرگان بررسی شده و نمره کسب میکنند. زیرسیستم ارزیابی، نمرات داده شده را تجميع و بهعنوان نمره نهایی دانش ثبت میکند. دانشهايی که در مرحله ارزیابی نمره قابل قبول دریافت کردهاند، در بانک دانشهای نرمافزار ثبت میشوند. بانک دانشی MTAShare قابلیتهای گوناگونی را جهت استفاده از دانشهای ثبت شده در اختیار کاربران قرار میدهد که میتوان آنها را به دو دسته قابلیتهای جستجو پیشرفته و یکپارچه و قابلیتهای تعاملی (interactive tools) تقسیم کرد. امکان ارائه گزارشهای بکارگیری دانشها، قابلیتی است که به منظور آگاهی سازمان از اثربخشی دانشهای کارکنان در نرم افزار مدیریت دانش MTAShare تعبیه شده است. MTAShare همچنین این امکان را به شما میدهد تا دانش آشکار موجود در سازمان خود را با استفاده از زیر سیستم مستندات دانشی گردآوری، طبقهبندی و مدیریت کنید. زیر سیستم انجمنهای خبرگی این نرمافزار با بهرهگیری از قابلیت شکلدهی و مدیریت انواع انجمنهای خبرگی در سازمان، ایجاد پرسش و پاسخهای دانشی و برگزاری و مدیریت جلسات حضوری، فضایی شکل میدهد که مبنای برقراری تعاملات دانشی هرچه موثرتر میان اعضای هر انجمن میباشد. زیر سیستم نقش دانش MTAShare سازمان را از تمامی منابع دانشی خود در حوزههای دانشی مرتبط با سازمان آگاه کرده و به کاربران این امکان را میدهد که این منابع را به راحتی شناسایی کرده و مورد ارجاع قرار دهند. بهمنظور انگیزهمند نمودن کارکنان سازمان جهت مشارکت هرچهبیشتر در فعالیتهای مدیریت دانش، نرم افزار MTAShare از دو زیر سیستم انگیزشی نشانهای دانشی و پاداشدهی بهره میبرد. با استفاده از این دو زیر سیستم، کلیه فعالیتهای دانشی کاربران از طریق نرمافزار رصد شده و کاربران توسط نرمافزار به سوی مشارکت در فعالیتهای دانشیای که تا کنون کمتر به آنها پرداختهاند، هدایت میشوند. نرم افزار MTAShare مجموعه کاملی از انواع گزارشها از وضعیت دانشی سازمان را در اختیار مدیران برخوردار از سطح دسترسی لازم قرار میدهد تا بتوانند با استفاده از آنها به درکی جامع از وضعیت فعالیت دانشی سازمان برسند. این گزارشها عبارتند از:
• وضعیت دانشها در چرخه دانش
• وضعیت بکارگیری دانش
• کلیه فعالیتهای انجام شده توسط کاربران
• وضعیت فعالیت دانشی واحدها
• وضعیت فعالیت خبرگان ارزیاب
• وضعیت قوت و ضعف فیلدهای دانشی
• بررسی روند فعالیت دانشی واحدها در طی سال
• شناسایی بهترین فعالان حوزه مدیریت دانش
آموزش الکترونیکی
آموزش (یادگیری) الکترونیکی یا آموزش و پرورش اینترنتی (برخط) (به انگلیسی: electronic-learning) رشتهای است که از پیدایش اینترنت و گسترش این پدیدهٔ فناوری و استفاده از قابلیتهای آن ایجاد گردیده است و در حقیقت تکامل شیوه آموزش از راه دور برطرف کننده نیاز انسانهای پرسوجوگر و خواهان یادگیری با توجه اختیاری بودن زمان و مکان است. آموزش الکترونیکی امروزه توجه بسیاری از دست اندرکاران آموزش را به خود جلب نموده و از مباحث و مصارف بسیار اساسی در اینترنت است.کوتهنوشته های مثل (CBT(Computer-Based Training , (IBT (Internet-Based Training یا (WBT (Web-Based Training به عنوان مترادف آموزش الکترونیکی به کار برده میشوند.
کتاب الکترونیک
کتاب الکترونیک یا ئیبوک (به انگلیسی: E-book) کتابهایی هستند که به شکل پروندههای رقومی تولید و خوانده میشوند. کتابهای الکترونیکی صرفاً نسخههای الکترونیکی مطالب مکتوب نیستند، بلکه میتوانند علاوه بر متن و تصویر، فیلم، صوت و پویانمایی را نیز شامل شوند. بافت کتابهای الکترونیک پروندههایی است که میتواند توسط یک رایانه خوانده شود مانند بافتهای ایپاب، HTML ،Word، پیدیاف و حتی پروندههای اجرایی. این پدیده میتواند نظام آموزش و اطّلاعرسانی را دگرگون کند.
پروژه گوتنبرگ
در سال ۱۹۷۱ میلادی، جنبشی تحت عنوان پروژهٔ گوتنبرگ با هدف تبدیل کتابهای کاغذی به کتابهای الکترونیکی پایه گذاری شد.اکنون با تلاش داوطلبان این جنبش، هزاران کتاب که پیش از این در کتابخانههای خصوصی قرار داشتند در بافت رقومی در دسترس همگان قرار دارند.
ابزار خواندن
برای خواندن کتابهای الکترونیک وسیلههای همراه زیادی در بازار است از جمله آمازون کیندل. با وجود انواع و قیمتهای مختلف این ابزار در بازار، استفاده از آن هنوز در جامعه فراگیر نشده است. بسیاری معتقدند خواندن کتاب کاغذی لذت بخشتر است. تکنولوژی جوهر الکترونیکی (به انگلیسی: E-Ink) کمک زیادی به امکان مطالعه بلند مدت با کتابخوانهای دیجیتال کرد.
کتاب الکترونیک در ایران
«کتابخانه ملی کودکان و نوجوانان ایران» یک کتابخانه مجازی است که با مدیریت مصطفی رحماندوست اداره میشود. برخی نویسندگان نامآشنا مانند هوشنگ مرادی کرمانی پذیرفتهاند کتابشان را در این کتابخانه مجازی در اختیار مخاطبان قرار دهند. مرادی کرمانی معتقد است انتشار الکترونیکی کتاب تاثیر بسیاری بر فروش کتاب در بازار ندارد و میگوید: «به یقین میتوانم بگویم با وجود دو کتابی که از من در فضای مجازی منتشر شد، فروش کتابهایم در بازار افت نکرد.»
عباس جهانگیریان، شیوا مقانلو و محمدهاشم اکبریانی دیدگاههایی مخالف درباره نشر الکترونیک دارند.
5:52 am
بلوک منبع تغذیه و شارژینگ
منبع تغذیه موبایل واحدی است که ولتاژ لازم بلوکهای دیگر را از طریق باتری فراهم میکند. واحد منبع تغذیه از رگولاتورهای مختلفی تشکیل شده و داخل یک بسته بندی قرار دارد. این بسته بندی به آیسی CCONT موسوم است. واحد شارژینگ نیز مجموعه قطعاتی است که از طریق ولتاژ دریافتی از آداپتور، باتری را شارژ میکند. معمولاً این واحد نیز از یک آیسی به نام CHAPS تشکیل شدهاست. آیسی CCONT و CHAPS با یکدیگر در ارتباط هستند، زیرا آیسی CHAPS برای شارژ باتری بایستی از CCONT کنترل شود.

COBBA
در بلوک AF از یک آیسی به نام COBBA استفاده میشود. این آیسی مبدل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال و برعکس است. امواج دریافتی آنتن بعد از این که توسط آیسی RF دمودولاسیون شدند با خطوط RX وارد آیسی COBBA در واحد AF میشوند. این آیسی ابتدا سیگنالهای دریافتی از RF را توسط خطوط ارتباطی PCM به بلوک MCU میدهد. در این بلوک اطلاعات از طریق آیسی CPU روی حافظه موقت گوشی ریخته میشود. سپس آیسی COBBA دوباره از طریق همان خطوط ارتباطی، اطلاعات را از روی حافظه موقت خوانده و به سیگنال آنالوگ تبدیل میکند که از طریق بلندگو قابل استفاده خواهد شد. به همین طریق برای اطلاعاتی که بایستی از موبایل خارج شود، صدایی که توسط میکروفون دریافت میشود، به صورت سیگنال آنالوگ است. این سیگنال بعد از ورود به آیسی COBBA، تبدیل به صدای دیجیتال دیجیتال میشود. این صدا از طریق خطوط PCM به واحد MCU منتقل میشود تا در حافظه موقت نگهداری شود و به محض کانالدار شدن موبایل تمامی اطلاعات قسمت میکروفون از طریق واحد RF به BTS ارسال میشود.
PCM
PCM یکی از روشهای انتقال اطلاعات بین دو واحد است. این واحد خطوط ارتباطی بین آیسی COBBA و CPU بوده و در نقشهها از آن به عنوان خطوط PCM نام برده میشود. این انتقال به صورت کد شده انجام میشود که انواع آن RX و TX است.
1- خطوط PCM TX مربوط به مسیر جابجایی اطلاعات دیجیتال میکروفون به حافظه؛
2- خطوط PCM RX مربوط به مسیر انتقال اطلاعات دیجیتال دریافتی به حافظه.
خطوط PCM TX و PCM RX در نقشههای گوشیها بین آی سی COBBA و آیسی CPU مشخص میباشد.
آنالوگ و دیجیتال
سیگنال آنالوگ به آن دسته از سیگنالهایی اطلاق میشود که مقدار ولتاژ آن در لحظات مختلف در حال تغییر باشد؛ به این صورت که در یک لحظه ۲ ولت، لحظهای دیگر ۳ ولت و به همین صورت در حال تغییر باشد. این سیگنال میتواند توسط یک میکروفون ساخته شود. ماهیت تغییرات سیگنال آنالوگ، به عنوان مثال صدا، به مولد آن ،که میتواند صدای یک انسان باشد، بستگی دارد. سیگنالهای آنالوگ را در آیسیهای حافظه نمیتوان ذخیره کرد. همچنین در انتقال آن نیز امکان نویز پذیری بالا است. در مدارات منطقی و کنترلرها اگر بخواهیم یک سیگنال آنالوگ را وارد کنیم باید آن را به دیجیتال تبدیل کنیم. دیجیتال یعنی صفر و یک، در حقیقت در سیستم دیجیتال تغییرات در لحظات مختلف وجود دارد، ولی همیشه این تغییرات به صورت صفر و یک است. منظور از صفر و یک، دو سطح منطقی است. ما میتوانیم صفر منطقی را به سطح ولتاژ صفر ولت و یک منطقی را به سطح ولتاژ پنج ولت تعریف کنیم. در این صورت سطوح ولتاژ دیگری به غیر صفر و پنج ولت نخواهیم داشت. مزیت دیجیتال در ذخیره سازی آن توسط آیسی حافظه و همچنین انتقال راحت آن با کیفیت خوب است. برای تبدیل سیگنال آنالوگ به دیجیتال روشهای مختلفی وجود دارد. اصول تبدیل آن به این صورت است که ابتدا از آنالوگ در لحظات مشخص نمونهبرداری میکنیم، سپس نمونهها توسط یک مبدل به دیجیتال تبدیل میشود. هر چه تعداد نمونه گیریها از سیگنال آنالوگ بیشتر باشد، ما توانستهایم آنالوگ را با کیفیت بهتری به دیجیتال تبدیل کنیم. فقط بایستی این مطلب را در نظر بگیریم که افزایش تعداد نمونه برداریها باعث افزایش حجم تبدیل خواهد شد. طریقه تبدیل آنالوگ به دیجیتال لازم است در تبدیل مجموع ارزش بیتهایی که یک هستند، برابر با مقدار ولتاژ آنالوگ شود. بیتهای به دست آمده را میتوان توسط سلولهای حافظهٔ موقت یا دائم ذخیره کرد تا در زمانهای لازم از آن استفاده کنیم. این عمل در موبایل انجام میشود و صدای میکروفون ابتدا به دیجیتال تبدیل شده، سپس در حافظه موقت موبایل قرار میگیرد تا در لحظه داشتن کانال ترافیکی یک جا بیتها را ارسال کنیم. این باعث میشود که در لحظاتی که BTS کانالی را از موبایل میگیرد، صدای مشترک در موبایل ذخیره شده و به صورت منقطع به مخاطبین نرسد. برای صدای دریافتی نیز این عمل انجام میشود، فقط در آن حالت باید آیسی COBBA مجهز به یک مبدل D to A شود تا بتوانیم اطلاعا دیجیتال دریافتی از BTS را به آنالوگ تبدیل کنیم. به تبدیل آنالوگ به دیجیتال باشد. هر چه فرکانس سیگنال آنالوگ بیشتر باشد، لازم است تعداد نمونه برداریها افزایش یابد تا امکان تبدیل تغییرات سریع آن را داشته باشیم.
بلند گو
Earpiece یا COBBA زمانی که تبدیلات را انجام داد باید خروجی آنالوگ را به بلند گو بدهد. معمولاً در بعضی از بردهای موبایل قبل از اتصال سیگنال COBBA به بلند گو از دو مقاومت محدود کننده به صورت سری با بلند گوهای موبایل استفاده میکنند.
میکروفن
Speaker برای دریافت صدا و انجام تبدیلات و ارسال، از یک میکروفون خازنی در موبایل استفاده میشود. میکروفون خازنی معمولاً از یک صفحه کریستالی است که به صدا حساس است و همراه آن یک ترانزیستور تقویت کننده وجود دارد. کیفیت دریافت میکروفون خازنی در مقایسه با انواع دیگر میکروفونها بسیار زیاد است که یکی از دلایل آن داشتن ترانزیستور تقویت کننده داخل میکروفون است. ترانزیستور میکروفون جهت تقویت نیاز به ولتاژ DC دارد. این ولتاژ را بایستی توسط قطعاتی در برد موبایل فراهم کنیم. هرچه سطح ولتاژ را افزایش دهیم، حساسیت و قدرت دریافتی میکروفون بیشتر میشود. در بعضی از موبایلها این ولتاژ توسط آی سی COBBA ساخته میشود و قطعه خارجی دیگری نداریم، ولی در بعضی از موبایلها این ولتاژ توسط یک ترانزیستور در کنار آی سی COBBA فراهم میشود. البته راه اندازی ترانزیستر از طریق آی سی COBBA است.
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت انسان
نگرانیها دربارهٔ اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت انسان با رشد بیش از حد تلفنهای بیسیم همراه (۲ میلیارد در آگوست ۲۰۰۵) بیشتر شدهاست. این نگرانیها به خاطر این هستند که تلفن همراه از خود امواج الکترومغناطیسی در مقیاس مایکروویو ساطع میکند.
اولین تلفن همراه در ایران
اولین تلفن همراه موجود در ایران که شکل و شمایلی به تلفنهای همراه امروزی ندارد، متعلق به ناصرالدین شاه بود.
شکل و شمایل این تلفن همراه که در سال ۱۲۳۰ تولید شده است، به تلفنهای همراه امروزی شباهتی ندارد. این تلفن همراه در سفرها همراه ناصرالدین شاه بوده و در زمان نیاز به کابلهای کشیده شده بین راه وصل و با مخاطب مورد نظر تماس تلفنی برقرار میشده است این تلفن دارای راهنمای فارسی بوده و ساخت کارخانه «البیس» شهر زوریخ میباشد.
منبع تغذیه موبایل واحدی است که ولتاژ لازم بلوکهای دیگر را از طریق باتری فراهم میکند. واحد منبع تغذیه از رگولاتورهای مختلفی تشکیل شده و داخل یک بسته بندی قرار دارد. این بسته بندی به آیسی CCONT موسوم است. واحد شارژینگ نیز مجموعه قطعاتی است که از طریق ولتاژ دریافتی از آداپتور، باتری را شارژ میکند. معمولاً این واحد نیز از یک آیسی به نام CHAPS تشکیل شدهاست. آیسی CCONT و CHAPS با یکدیگر در ارتباط هستند، زیرا آیسی CHAPS برای شارژ باتری بایستی از CCONT کنترل شود.

COBBA
در بلوک AF از یک آیسی به نام COBBA استفاده میشود. این آیسی مبدل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال و برعکس است. امواج دریافتی آنتن بعد از این که توسط آیسی RF دمودولاسیون شدند با خطوط RX وارد آیسی COBBA در واحد AF میشوند. این آیسی ابتدا سیگنالهای دریافتی از RF را توسط خطوط ارتباطی PCM به بلوک MCU میدهد. در این بلوک اطلاعات از طریق آیسی CPU روی حافظه موقت گوشی ریخته میشود. سپس آیسی COBBA دوباره از طریق همان خطوط ارتباطی، اطلاعات را از روی حافظه موقت خوانده و به سیگنال آنالوگ تبدیل میکند که از طریق بلندگو قابل استفاده خواهد شد. به همین طریق برای اطلاعاتی که بایستی از موبایل خارج شود، صدایی که توسط میکروفون دریافت میشود، به صورت سیگنال آنالوگ است. این سیگنال بعد از ورود به آیسی COBBA، تبدیل به صدای دیجیتال دیجیتال میشود. این صدا از طریق خطوط PCM به واحد MCU منتقل میشود تا در حافظه موقت نگهداری شود و به محض کانالدار شدن موبایل تمامی اطلاعات قسمت میکروفون از طریق واحد RF به BTS ارسال میشود.
PCM
PCM یکی از روشهای انتقال اطلاعات بین دو واحد است. این واحد خطوط ارتباطی بین آیسی COBBA و CPU بوده و در نقشهها از آن به عنوان خطوط PCM نام برده میشود. این انتقال به صورت کد شده انجام میشود که انواع آن RX و TX است.
1- خطوط PCM TX مربوط به مسیر جابجایی اطلاعات دیجیتال میکروفون به حافظه؛
2- خطوط PCM RX مربوط به مسیر انتقال اطلاعات دیجیتال دریافتی به حافظه.
خطوط PCM TX و PCM RX در نقشههای گوشیها بین آی سی COBBA و آیسی CPU مشخص میباشد.
آنالوگ و دیجیتال
سیگنال آنالوگ به آن دسته از سیگنالهایی اطلاق میشود که مقدار ولتاژ آن در لحظات مختلف در حال تغییر باشد؛ به این صورت که در یک لحظه ۲ ولت، لحظهای دیگر ۳ ولت و به همین صورت در حال تغییر باشد. این سیگنال میتواند توسط یک میکروفون ساخته شود. ماهیت تغییرات سیگنال آنالوگ، به عنوان مثال صدا، به مولد آن ،که میتواند صدای یک انسان باشد، بستگی دارد. سیگنالهای آنالوگ را در آیسیهای حافظه نمیتوان ذخیره کرد. همچنین در انتقال آن نیز امکان نویز پذیری بالا است. در مدارات منطقی و کنترلرها اگر بخواهیم یک سیگنال آنالوگ را وارد کنیم باید آن را به دیجیتال تبدیل کنیم. دیجیتال یعنی صفر و یک، در حقیقت در سیستم دیجیتال تغییرات در لحظات مختلف وجود دارد، ولی همیشه این تغییرات به صورت صفر و یک است. منظور از صفر و یک، دو سطح منطقی است. ما میتوانیم صفر منطقی را به سطح ولتاژ صفر ولت و یک منطقی را به سطح ولتاژ پنج ولت تعریف کنیم. در این صورت سطوح ولتاژ دیگری به غیر صفر و پنج ولت نخواهیم داشت. مزیت دیجیتال در ذخیره سازی آن توسط آیسی حافظه و همچنین انتقال راحت آن با کیفیت خوب است. برای تبدیل سیگنال آنالوگ به دیجیتال روشهای مختلفی وجود دارد. اصول تبدیل آن به این صورت است که ابتدا از آنالوگ در لحظات مشخص نمونهبرداری میکنیم، سپس نمونهها توسط یک مبدل به دیجیتال تبدیل میشود. هر چه تعداد نمونه گیریها از سیگنال آنالوگ بیشتر باشد، ما توانستهایم آنالوگ را با کیفیت بهتری به دیجیتال تبدیل کنیم. فقط بایستی این مطلب را در نظر بگیریم که افزایش تعداد نمونه برداریها باعث افزایش حجم تبدیل خواهد شد. طریقه تبدیل آنالوگ به دیجیتال لازم است در تبدیل مجموع ارزش بیتهایی که یک هستند، برابر با مقدار ولتاژ آنالوگ شود. بیتهای به دست آمده را میتوان توسط سلولهای حافظهٔ موقت یا دائم ذخیره کرد تا در زمانهای لازم از آن استفاده کنیم. این عمل در موبایل انجام میشود و صدای میکروفون ابتدا به دیجیتال تبدیل شده، سپس در حافظه موقت موبایل قرار میگیرد تا در لحظه داشتن کانال ترافیکی یک جا بیتها را ارسال کنیم. این باعث میشود که در لحظاتی که BTS کانالی را از موبایل میگیرد، صدای مشترک در موبایل ذخیره شده و به صورت منقطع به مخاطبین نرسد. برای صدای دریافتی نیز این عمل انجام میشود، فقط در آن حالت باید آیسی COBBA مجهز به یک مبدل D to A شود تا بتوانیم اطلاعا دیجیتال دریافتی از BTS را به آنالوگ تبدیل کنیم. به تبدیل آنالوگ به دیجیتال باشد. هر چه فرکانس سیگنال آنالوگ بیشتر باشد، لازم است تعداد نمونه برداریها افزایش یابد تا امکان تبدیل تغییرات سریع آن را داشته باشیم.
بلند گو
Earpiece یا COBBA زمانی که تبدیلات را انجام داد باید خروجی آنالوگ را به بلند گو بدهد. معمولاً در بعضی از بردهای موبایل قبل از اتصال سیگنال COBBA به بلند گو از دو مقاومت محدود کننده به صورت سری با بلند گوهای موبایل استفاده میکنند.
میکروفن
Speaker برای دریافت صدا و انجام تبدیلات و ارسال، از یک میکروفون خازنی در موبایل استفاده میشود. میکروفون خازنی معمولاً از یک صفحه کریستالی است که به صدا حساس است و همراه آن یک ترانزیستور تقویت کننده وجود دارد. کیفیت دریافت میکروفون خازنی در مقایسه با انواع دیگر میکروفونها بسیار زیاد است که یکی از دلایل آن داشتن ترانزیستور تقویت کننده داخل میکروفون است. ترانزیستور میکروفون جهت تقویت نیاز به ولتاژ DC دارد. این ولتاژ را بایستی توسط قطعاتی در برد موبایل فراهم کنیم. هرچه سطح ولتاژ را افزایش دهیم، حساسیت و قدرت دریافتی میکروفون بیشتر میشود. در بعضی از موبایلها این ولتاژ توسط آی سی COBBA ساخته میشود و قطعه خارجی دیگری نداریم، ولی در بعضی از موبایلها این ولتاژ توسط یک ترانزیستور در کنار آی سی COBBA فراهم میشود. البته راه اندازی ترانزیستر از طریق آی سی COBBA است.
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت انسان
نگرانیها دربارهٔ اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت انسان با رشد بیش از حد تلفنهای بیسیم همراه (۲ میلیارد در آگوست ۲۰۰۵) بیشتر شدهاست. این نگرانیها به خاطر این هستند که تلفن همراه از خود امواج الکترومغناطیسی در مقیاس مایکروویو ساطع میکند.
اولین تلفن همراه در ایران
اولین تلفن همراه موجود در ایران که شکل و شمایلی به تلفنهای همراه امروزی ندارد، متعلق به ناصرالدین شاه بود.
شکل و شمایل این تلفن همراه که در سال ۱۲۳۰ تولید شده است، به تلفنهای همراه امروزی شباهتی ندارد. این تلفن همراه در سفرها همراه ناصرالدین شاه بوده و در زمان نیاز به کابلهای کشیده شده بین راه وصل و با مخاطب مورد نظر تماس تلفنی برقرار میشده است این تلفن دارای راهنمای فارسی بوده و ساخت کارخانه «البیس» شهر زوریخ میباشد.
ساعت :